پاسخ تکمیلی
غيبت، امري است كه سير حركت انسانها، آن را ناگزير كرده است و در اين فرايند بايد به گونهاي برنامهريزي ميشد تا جامعه شيعه، با كمترين مشكل بتواند پذيراي آن باشد؛ از اين رو امامان(ع) از يك سو، راههاي فهم احكام را به شاگردان ميآموختند تا بتوانند احكام دين را در حد توان از منابع، استنباط و استخراج كنند و مردم را نيز به آموختن از عالمان و رجوع به آنها فراميخواندند و از سوي ديگر با برقراري نهاد وكالت، مردم را به رجوع به وكيلان دعوت كردند. در همين راستا، امام هادي(ع) و امام عسكري(ع) ارتباط مستقيم خود را كمتر كردند و در مواردي از پشت پرده، پرسشها را پاسخ ميدادند، تا مردم به نديدن امام عادت كنند. به دنبال آن غيبت صغرا مدتي پيش بيني شد تا مردم به واسطة نواب خاص، برخي مسائل مورد نياز را بپرسند و در ضمن آن، رجوعِ هميشگي به نايبان را فرابگيرند.
رك: كتاب الغيبة، شيخ طوسي؛ تاريخ عصر غيبت، پورسيد آقايي؛ اصول عقايد، آيتالله مصباح يزدي؛ دادگستر جهان، آيت الله ابراهيم اميني.
@chashmbe_rah