مسجد وحدت جامع اموی دمشق شاید قدیمی‌ترین مسجدی است که از هم‌آن ابتداء شیعه‌ی امامیه ادعایی بر آن نداشته است؛ خلاف مسجدالحرام و مسجدالنبی یا حتا مسجدالاقصی که شیعه هم‌پای سنی مدعی امارت و عمارت آن‌ها بوده است. با این همه حتا مسجد جامع اموی هم تنها یک محراب ندارد؛ چهار محراب برای چهار مذهب خلفی دارد و یک زاویه برای صوفیه. این، یعنی ایده‌ی مسجد طائفه‌یی و مسجد فرقه‌یی که این روزها گاه مسجد سنی و مسجد شیعی هم خوانده می‌شوند، کمابیش بینه‌یی تاریخی یا وحیانی نیست: و أن المساجد لله. این پاسخ سرراست ما به آن‌هایی است که می‌پرسند: از چه در طهران یا قم یا فلان شهر ایران مسجد سنی نداریم؟ به این دلیل ساده که مسجد شیعی و سنی ندارد. اختلاف در اذان و اقامه را هم با هم‌آن الگویی که از مکه تا دمشق دیده‌ییم می‌توان چاره کرد: تکثر مأذنه و محراب و‌ منبر. مسجد وحدت، مسجدی است که درون دیوارهای آن تمام مذاهب امت جمع می‌شوند و تنها گاه شبستان‌های مناسک آن‌ها متفاوت از هم است. تکثر شبستان اما نه در تشیع و نه در تسنن تازه نیست؛ از مسجد بازار در قم تا حرم مطهر رضوی تعدد محراب نماز و‌ منبر موعظه امری معمول است. آن چه می‌ماند مناسب‌سازی مسجدهای شیعه‌ساز برای سنی‌ها است و مناسب‌سازی مسجدهای سنی‌ساز برای شیعه‌ها؛ شبیه آن پاشویه‌های کنار شبستان در مسجد امام خمینی در بیروت یا ترکیب کف‌پوش حصیر و قالی در جامع المصطفی در حمص.‌ تجربه‌ی ما از دمشق تا بغ‌داد می‌گوید: مسجد طائفه‌یی و مسجد فرقه‌یی و مسجد نفرت ساختن مین‌گزاری شهر است؛ چه حتا پس از بنای مسجد اهل سنت در جایی چون پای‌تخت تازه این دعوا شروع می‌شود که محراب و منبر این مسجد متعلق به حنفی‌ها است یا شافعی‌ها و اگر حنفی‌ها، متعلق به دیوبندی است یا بریلوی‌ها؟ شروع روند بازتعریف مسجدهای شیعی و سنی ایران به مساجد وحدت را می‌توان از مصلای بزرگ طهران شروع کرد، چه کال‌بد آن کمابیش بی‌سنت است. مصلای طهران آن قدر بزرگ است که همه مذاهب اسلامی ساکن در پای‌تخت بتوانند در آن شبستان و محراب و‌منبر خود را داشته باشند و همه بزرگان آن‌ها بتوانند از هیأت امنای آن باشند. مصلای طهران به عنوان نمونه‌ی میدانی مسجد وحدت می‌تواند پذیرای نماز جماعت و جمعه و دیگر مناسک مذهبی جریان‌های شیعی از امامی تا زیدی و جریان‌های سنی از خلفی تا سلفی و خلفی‌ها از حنفی تا شافعی و این‌ها از بلوچ تا ترک‌من تا طالش تا کرد باشد. این تعدد در مأذنه و محراب می‌تواند مقدمه‌یی بر مناسک و منابر مشترک اهل قبله در این مسجد وحدت باشد؛ و ساده‌ترینش محافل قرآنی با حضور همه‌ی مذاهب اسلامی در کسوت قاری و مستمع. واقعیت آن است هن‌گامی که کارگزاران مصلای طهران با لغو و لهو شیعه‌تبارها در محیط صحن‌ها و شبستان‌های آن در پوشش نمایش‌گاه‌های مختلف کنار آمده‌اند دلیلی ندارد با ذکر اهل سنت در چهارچوب مناسک رسمی ایشان کنار نیایند. بنای الگوی مسجد وحدت شدنی است اگر ترجیح ما نه اهل سنت سکولار که اهل سنت مکتبی باشد و مسجد را سنگر مشترک امت احمد برابر اردوگاه شیطان بزرگ بدانیم...