🔻دربارۀ مناظرۀ دو جانبه
🖊مهدی جمشیدی
۱. جلیلی، حمله را آغاز کرد. او گفت برخلاف نظر پزشکیان، ترجیحها و مسألههای مردم، معیشت و گرانی و بیکاری است، نه حواشی دروغین و فرعی که در قالب تعبیر زنندهی «طالبان» که به رقیب، نسبت داده شد. برجستهسازی فرعیات، مشارکتسوز هستند. جلیلی توانست «زمین بازی» را از سیاست و فرهنگ به اقتصاد تغییر بدهد.
۲. پزشکیان میخواهد «قومیّت» و «مذهب» را تحریک کند تا برای خود، رأی بسازد. او برخلاف اقتضای تعهد به امنیت ملی، در حال تلاش برای فعّالسازی گسلها و شکافها است. این نیز مسألهسازی تصنّعی و به تعبیر جلیلی، معاملهی انتخاباتی است. جلیلی تلاش میکند که به گفتگو، هندسهی واقعی بدهد و حواشی را بزداید.
۳. پزشکیان در موقعیت یک «منتقد بیمَسند» نشسته و طوری سخن میگوید که گویا در قدرت نیست. گفتارش، «سیاستزده» است و میکوشد با ملامت دولت، جانب مردم را بگیرد. نقدهایش، «کوچهبازاری» و «عوامزده» است و ربطی به منزلت کسیکه داوطلب ریاستجمهوری است، ندارد. نگاه او، دولتزده است.
۴. جلیلی توانسته برای هر «گزارهی نظری»اش، «نمونهی عینی» بیاورد؛ نشان میدهد که نه ذهنزده است و نه عینزده، بلکه دوسویه تحلیل میکند. در مقابل، پزشکیان در سطح مثالهای عوامزده و خیابانی و پیشپاافتاده، متوقف مانده است و یا حداکثر، «شعار» میدهد و «سخنرانی» میکند، اما از برنامه نمیگوید.
۵. جلیلی میگوید «اعتراض خیابانی»، حاصل گسستگیِ مسئولان از مردم و نشنیدن صدای آنها و دوری از میدان و مردم است. اعتراض، وقتی به «خیابان» کشیده میشود که دفاتر کارگزاران به روی مردم بسته شد یا آنها در کنار مردم نباشند که صدای مردم را بشنوند. پس باید منطق حکمرانی به سطح زندگیِ روزمرهی مردم نزدیک شود.
۶. پزشکیان از «سروصدای معترضان» میفهمد که اعتراض وجود دارد، اما جلیلی، «سازوکار ارتباط مردمی» تعریف میکند تا در متن مواجههها و گفتگوهای منظم، حتی سروصدا نیز بلند نشود؛ چه رسد به اغتشاش خیابانی. منطق جلیلی، «مردمیسازی حکمرانی» است و میخواهد راهکار ساختاری بیابد.
۷. پزشکیان دربارهی فضای مجازی، بهطور کامل، به پوپولیسم رو آورده و میکوشد «سخنان رأیساز» بگوید نه «سخنان کارشناسی». ادبیات و منطق او، «تودهای» و «زرد» است. اما جلیلی، هم «سکوی خارجیِ مسئولیتپذیر» را مجاز میداند و هم میخواهد از «وضع مصرفی» خارج بشویم.
۸. مجری از پزشکیان دربارهی «احتمال وجودِ تضاد میان کارشناسان» میپرسد. پزشکیان میگوید ملاک، شواهد و نظر اکثریت است. اما مگر در فضای علمی، کارشناسی هست که به تجربه ارجاع ندهد؟! یا مگر در علم، اکثریتِ عددی، وجود یا حجیّت دارد؟! جلیلی نیز افزود که رئیسجمهور باید پیشاپیش، به نتیجه رسیده باشد.
۹. جالب است: پزشکیان میگوید ما در برجام و افایتیاف، «بدهکار» و «متهم» هستیم و جلیلی میگوید ما در هر دو، «طلبکار» و «مدعی» هستیم! یکی به ما میزند و دیگری به دشمن! پزشکیان در کجا ایستاده و مدافع و مخالف چه کسی است؟!
۱۰. پزشکیان میپرسد: «ما با دنیا چه کردهایم که دنیا با ما اینطور رفتار میکند؟» به این سئوال حقارتآمیز، دقت کنید؛ او ما را متهم میداند و تیغش را برای ما تیز کرده است! جلیلی میگوید ما معامله کردیم، اما همهچیز را دادیم اما چیزی نگرفتیم. پزشکیان، عصبی شده و سخنان جلیلی را مرتب قطع میکند.
۱۱. پزشکیان، همچنان در حال تکرار گفتارهای انتخاباتی خود در هفتهی گذشته است. او سخن افزودهای ندارد و فقط تکرار میکند. ذهنیّت او در یک نقطه، متوقف شده و هرچه بیشتر زمان بگذرد، تکرارهای او بیشتر میشود. او حتی هنوز هم از کلیات و ابتدائیات فراتر نرفته و قدرت ندارد وارد جزئیات و نتایج بشود.
۱۲. جلیلی، بسیار متراکم و فشرده سخن گفت؛ از تمام لحظهها برای روایتگری استفاده کرد؛ بیشترین تعداد کلمات را در دقیقه بیان کرد؛ برنامههایش را یکبهیک گفت؛ هم اثباتی گفت و هم سلبی؛ همدفاع کرد و هم حمله؛ تعادل و ثبات عصبی داشت؛ تناقضهای رقیب را استخراج کرد؛ و با شجاعت و قاطعیّت سخن گفت.
۱۳. پزشکیان در اثر عجز منطق و فقر استدلال، به پوپولیسم و لمپنیسم رو آورد؛ هوچیگری کرد تا سخن جلیلی شنیده نشود، اما جلیلی، چهرهی فعّال و قاطع و حاضرجوابِ خود را نشان داد و از عهدهی ابطال پزشکیان برآمد. چهرهی پزشکیان، در هم کشیده شد و تعادلش را از دست داد. در پایان هم انشاخوانی کرد و اتهام زد.
۱۴. جلیلی در نیم ساعتِ پایانی، چهرهی متفاوتی از خود نشان داد؛ او به یک سلاح نقطهزن تبدیل شد که در لحظه، شلیک میکند و به هدف میزند. او همان شد که بسیاری از هوادارانش خواسته بودند؛ یک مواجههگرِ ضربتی و بیتعارف. پزشکیان کوشید با ورود مکرر، جلیلی را مغلوب کند، اما ناخواسته به او کمک کرد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi