🔹به هزار بدبختی تو این گرما یه تاکسی گیر اومد، داشتم هلاک میشدم، تا سوار شدم یه نگاه به منه چادری کرد و مقصد رو پرسید و رفتیم، همون اول کولرو روشن کرد، گفت حتما خیلی گرمه، بعدم یه توری پنجره از صندلی جلو بهم داد و گفت بیا بزن به پنجره، آفتاب میخوره بهت گرمت میشه... دنیا هنوزم خیلی قشنگه ┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄ 🔴 | عضو شوید👇 @cheshm_basirat