🔷 اين درست است كه در لجن ماندن طبيعى است و فرو افتادن طبيعى است. و اين درست است كه سر بر كشيدن و دامان برچيدن و رفتن، سخت و توانفرساست، ولى براى چه كسى؟ 🔷 براى آنكه سنگ است و بى ‏ريشه است، فرو رفتن طبيعى است؛ ولى براى دانه‏ اى كه ريشه دارد، سر بركشيدن و بالا رفتن و از زير خاك و خاشاك بيرون زدن طبيعى‏ تر است يا ماندن و گنديدن و تباه شدن؟ 🔷 ما هنوز به ريشه ‏هاى آگاهى و عشق خودمان توجه نداريم و خودمان را همچون سنگى مى ‏شناسيم كه پرتاب شده تا زورى پشت سر آن هست ارتفاعى هست و همين كه نيرو تمام شد، انحطاط آغاز مى‏ شود. 🔷 در حالى كه ما اگر خودمان را در زمينه‏ ى آگاهى كاشته باشيم و با نيروى عشق ريشه دوانده باشيم و با آب و شبنم ذكر، آبيارى كرده باشيم، طبيعى‏ ترين توقع همان انتظار رويش و سربركشيدن است، كه مى‏ خواهيم و مكرر مى ‏خواهيم؛ «حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ». 📚 تطهير با جارى قرآن، ج 1 ص 370 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie