🔰 بازخوانی هویت تمدنی و فرازمانیِ حضرت زهرا سلام الله علیها در آیینه مناسبات سیاسی و اجتماعی معاصر 🖌 سجاد انجم‌شعاع سالروز ولادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرصتی بی‌بدیل است برای بازنگری در جایگاه تاریخی، سیاسی و تمدنی این بانوی بزرگوار، نه صرفاً در مقام یک الگوی معنوی، بلکه به‌عنوان منبع الهام‌بخش و نظریه‌پرداز در سپهر سیاسی و اجتماعی جهان معاصر. پرسش محوری این است: چگونه می‌توان از آموزه‌های ایشان در بازآفرینی گفتمان ساختارمند در شرایط پیچیده و بحران‌زده امروز بهره برد؟ ۱. بازتعریف هویت زن در نظام فکری اسلامی حضرت را باید تجسم عینی هویتی چندوجهی دانست که قادر است مرزهای میان معنویت و سیاست، خانواده و اجتماع، و جهاد و عبادت را درهم بشکند. ایشان، برخلاف قرائت‌های تقلیل‌گرایانه از زن مسلمان، با ایفای نقشی بی‌بدیل در دفاع از ولایت و حقیقت، به نوعی پیشاهنگ نظریه «تعهد اخلاقی در سیاست» محسوب می‌شوند. حضرت، فراتر از یک شخصیت تاریخی، مظهر جامعیتی است که در آن، زن به مثابه محور خانواده، خالق و متحول‌کننده جامعه معرفی می‌شود. این رویکرد، کاملاً متفاوت از دوگانه‌سازی افراطی مدرن میان نقش‌های اجتماعی و فردی زن است. در ادبیات معاصر دیپلماسی فرهنگی، «زنانه‌سازی قدرت نرم» یکی از موضوعات محوری است که می‌توان آن را با نقش حضرت در تحکیم پایه‌های اجتماعی امت اسلامی مرتبط ساخت. ایشان، در اوج ساده‌زیستی، منظومه‌ای از ارزش‌های والای انسانی را ارائه کردند که جامعه اسلامی را در برابر چالش‌های متعدد، مصون نگاه داشت. الگویی که حضرت ارائه می‌دهد، نه تنها در سطح خانوادگی، بلکه در ساحت‌های کلان‌تر همچون دیپلماسی اجتماعی و سیاسی نیز قابل اقتباس است. ۲. زن در جایگاه بازیگر راهبردی این نظریه مبتنی بر فرضیه‌ای است که زن، برخلاف تصور کلیشه‌ای، نه حاشیه‌نشین تحولات، بلکه خود طراح و مبتکر آن‌هاست. خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) نماد روشنی از این رویکرد است. این خطبه را می‌توان به مثابه یک بیانیه دیپلماتیک تلقی کرد که در آن، ابعاد مختلف حقوق اقتصادی، عدالت اجتماعی و مشروعیت سیاسی مورد بازخوانی قرار گرفته است. در اینجا، می‌توان خطبه فدکیه را به‌مثابه یک «مانیفست سیاسی اجتماعی» بازخوانی کرد: ۱. خطبه، سیاست‌ورزی را به معنای مبارزه‌ای برآمده از حقیقت می‌داند، نه قدرت‌طلبی محض. ۲. نقد اقتصادی ایشان از مصادره فدک، یادآور ضرورت بازتوزیع منابع اقتصادی به نفع مستضعفان است؛ مفهومی که امروز در گفتمان عدالت‌خواهانه جهانی به عنوان «عدالت بازتوزیعی» مطرح می‌شود. ۳. تحلیل موقعیتی و بازخوانی شرایط مبتلا به کشور ایران معاصر، در فضای پرتنش منطقه‌ای و بین‌المللی، همچون فاطمیه‌ای است که در میان تضادهای بزرگ قدرت، در پی دفاع از آرمان‌های الهی و انسانی خویش است. سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی، به‌ویژه در محور مقاومت، انعکاس همان راهبرد فاطمی است: ایستادگی در برابر قدرت‌های طاغوتی، توأم با جهاد تبیین و ارائه مدل‌های بومی مقاومت. صرفاً به عنوان یک اشاره، تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را می‌توان با مصادره فدک توسط حکومت وقت مقایسه کرد؛ در هر دو مورد، قدرت‌های حاکم تلاش می‌کنند با محدودسازی منابع، مانع از تحقق اهداف عدالت‌محور شوند. اما همان‌گونه که حضرت با خطابه‌های روشنگرانه خود، انسجام اجتماعی و مقاومت فکری را تقویت کردند، جمهوری اسلامی نیز از «اتحاد راهبردی با ملت‌های آزادی‌خواه»، این فشارها را به فرصتی برای خودکفایی و پیشرفت تبدیل کرده است. ۴. از اندیشه‌ فاطمی تا نظریه‌ حکمرانی اگر حضرت را پیشگام یک نظریه حکمرانی بدانیم، این نظریه متکی بر سه محور کلیدی خواهد بود: ۱. حق‌مداری: محوریت حق در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی، به‌جای منافع زودگذر فردی یا جناحی. ۲. تعهد اجتماعی: مسئولیت‌پذیری حاکمان در قبال مستضعفان و اقشار آسیب‌پذیر. ۳. شفافیت و صداقت: ارائه الگوهایی از گفتار و کردار که در تناقض با اخلاق سیاسی رایج قرار ندارد. امروز، در شرایطی که جهان شاهد بحران‌های ناشی از سیاست‌های پوپولیستی و سلطه‌طلبانه است، الگوی فاطمی می‌تواند راهگشای سیاست‌گذاری‌های عدالت‌محور در سطح بین‌المللی باشد. بدانیم که دیپلماسی مقاومت در محور فلسطین، لبنان، یمن و عراق، امتداد خط مشی فاطمی در دفاع از حق و حقیقت است. و باز هم بدانیم توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و تولیدات داخلی و خودکفا، بازتاب آموزه‌های ایشان در مبارزه با مصادره اقتصادی قدرت‌های استکباری است. 🇮🇷کانال cmnews را به دیگران معرفی کنید👇 https://eitaa.com/CMNEWS