شب که مادرم به گورستان می آید با قبرخالی فرزنش مواجه می شود و شروع به شیون و زاری می کند تا اینکه پاسدارها همان شبانه مادرم را با قطار به تهران می فرستند و صبح زود مادرم خود را به بهشت زهرا (س) رساند.
بدن برادر شهیدم بعد از هشت ماه سالم بود
خواهر شهید در حالی که پس از 33 سال هنوز داغدار برادر است می گوید: وقتی خواستند برادرم را در بهشت زهرای تهران دفن کنند با حیرت دیدیم که پیکر شهید سالم است و انگار همین دیروز شهید شده به نحوی که همسایه ها و اقوام به انگشتان پای قربانعلی دست میزدند و با تعجب صلوات و فاتحه می فرستادند.
🌷🌷🌷🌷
آغاز زندگی ننه علی در کنار مزار فرزند شهیدش
پس از دفن برادرم، مادر هر روز سر مزار قربانعلی می آمد تا اینکه آرام آرام این آمد و رفتها بیشتر شد به نحوی که مجبور شدیم روی قبر یک سایبان بزنیم تا آفتاب و باران مادر را اذیت نکند ولی سایبان هم کارساز نبود و سایبان تبدیل به اتاقک فلزی شد. البته بنیاد شهید و بهشت زهرا(س) هم کاری به کار "ننه علی" نداشتند و احترام زیادی برای او قائل بودند.
خواب عجیب ننه علی / تنها مادری شهیدی که در کنار فرزندش دفن می شود
خواهر شهید قربانعلی رخشانی می گوید: یک روز مادرم از خواب بلند شد و گفت: خواب عجیبی دیدم. علی آمد به خوابم و گفت مادر دارند پیراهن من را لگد می کنند.
بعد به سرعت به طرف بهشت زهرا(س) حرکت کرد. وقتی که به مزار برادرم رسید دید با حضور مدیرعامل وقت بهشت زهرا(س) دارند کنار مزار شهید، شهید دیگری دفن می کنند که مادرم خود را به داخل قبر می اندازد و می گوید تو را به خدا این قبر را به من بدهید چون با جون دل علی را بزرگ کردم وبرای اسلام قربانی اش کرده ام. بگذارید در کنارعلی دفن شوم. مدیرعامل موافقت می کند تا این قبر خالی بماند تا روزی که مادرم از دنیا برود و می توان گفت مادرم تنها مادر شهیدی است که در کنار فرزند شهیدش دفن می شود.
😔😔😔😔
آری این حقیقت دارد مادر شهید قربانعلی رخشانی از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ یکه و تنها در این اتاقک فلزی زندگی کرد. به گفته برخی از کارکنان قدیمی بهشت زهرا (س) تا مدتها این اتاقک برق نداشت وسیله گرمایشی و سرمایشی نداشت و ننه علی در تاریکی شب میان قبور شهدا زندگی می کرد.
😭😭😭😭
در حالی که ننه علی حتی یک تخت هم نداشت تا روی آن خستگی 33 سال داغ دوری فرزند را تحمل کند. در شامگاه روز 2 اسفند ماه به فرزند شهیدش سلام گفت.
😔😔😔😔
آلزایمر هم نتوانست تصویر شهید را از ذهن مادر پاک کند
ننه علی بعد از سال 78 به دلیل کهولت سن و بیماری جسمی میهمان خانه تنها دخترش شد و از آن به بعد هرچند ماه یکبار به زیارت مزار فرزندش می آمد تا اینکه به بیماری آلزایمر مبتلا شد. وقتی که نوه بزرگ ننه علی تصویر قربانعلی را روبروی چشمهای مادربزرگ قرار داد ناگهان مادر به تصویر فرزند شهیدش خیره شد. ساعتها طول کشید تا عشق بر فراموشی مغز چیره شود و من به چشم خود دیدم که مادری مبتلا به آلزایمر تصویر فرزند شهیدش را می بوسید.
😭😭😭😭
اما امروز دیگر خبری از زائران قبور شهدا و کلبه ننه علی نیست. دیگر کسی سراغی از او نمی گیرد. عده ای می گویند مگر مادر شهید ساکن بهشت زهرا(س) هنوز زنده است؟ عده ای دیگر هم ننه علی را سالهاست فراموش کرده اند. آری ننه علی مادر شهیدی که حافظ قرآن و احادیث و روایات است به دلیل شکستگی پایش در سن صد سالگی روی ویلچر زندگی می کرد و دیگر نای حرف زدن نداشت و غریبانه رفت.
😭😭😭😭
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞
و علی الخصوص
💠 شهید قربانعلی رخشانی و ننه علی( مادر بزرگوار شهید) 💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨
🌹🌹🌹🌹
@cyberi20