مجری بیبیسی به عادت همه این سالها چماق تهدید نظامی را بالای سر ایران تکان داد. اما مرندی با خونسردی غرب را تهدید به نابودی متقابل کرد و با تحقیر چماق را از دست بیبیسی درآورد و گوشهای پرت کرد.
.
حرف مرندی را مخاطب ده یا حتی پنج سال پیش میشنید میگفت لافی بیش نیست. اما حالا نه مجری به عملی بودن این حرف تردید وارد میکند نه مخاطب. چرا که این سالها، از بازپسگیری سوریه تا هفت سال پیشروی حوثیهایی که قرار بود سه هفته ای سقوط کنند تا عینالاسد و گلوبال هاوک و توقیف نفت کش انگلیس و موشکها، قدرت نظامی ایران در ذهن جهان به عنوان واقعیتی انکارنشدنی حک شده است.
.
اینکه مرندی (سرباز شیمیایی شده جنگ هشت ساله و نماد مظلومیت نظامی ایرانی که حتی ماسک شیمیایی به آن نمیفروختند) به جای آنکه از تهدید مجری سفیدپوست انگلیسی بترسد او را با چنان اعتماد به نفسی تهدید به نابودی متقابل میکند که حتی خود مجری هم درباره علمی بودنش ذرهای تردید نکند، این کلمات، این نحوه سخن گفتن، لحظهای نمادین در تاریخ ماست. نماد اقتدار تردیدناپذیر نظامی ایران، نماد ایران جدیدی که از پس چهار دهه هزینه انسانی و اقتصادی یک مردم متولد شده.