خودت بِخون، حرفهامُو از چادرِ پاره
اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..
از داغِ تو اگر خمیدم ..
از داغِ دخترت شِکستم ..
سَر پنجه هام اگر که زخمِ ..
قبرِشو کَندَم با دو دستم ….