وقتی دور هم می نشستيم و صحبت ها گل می کـرد، گـاهی گفت و گوهـا بـه جاهایی ميرسيد كه بوی غيبت از آن می آمد. حسن تذكر ميداد. بلند ميشد و ميرفت. ميگفت كار دارم. ما هم حساب كار دستمان می آمد... مادر ❤️ 🌹🇮🇷19 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹 🕊 ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid @shahid_hasan_tork