#خاطره
آن قدر بزرگ نشده بودم که همه چیز را بفهمم!
از نظر من حجاب فقط یک رسم و سنت بود که باید طبق آن عمل می کردیم؛؛
و خب ! چون دلیل محکم تری نداشتم هر جا که میشد و میتوانستم قید اش را میزدم که راحت باشم..
آن بهار هم که مسافرت بودیم قصد نماز در مسجد کردیم ،اما من چادر همراه نداشتم و اعتقادی به داشتنش هم!
به غرفه ای رفتم که آنجا کودکان و نوجوانان نقاشی می کشیدند،،،خیلی طول نکشید که نقاشی کشیدنم تمام شد و مادرم به دنبالم آمد تا برویم ،چند قدمی دور نشده بودم که کسی صدایم زد!
با تعجب برگشتم، مسئول غرفه بود،،
کتابی به من هدیه داد و برگشت!
به خیال خودم نقاشی ام مستحق جایزه بود
که یک برچسب از لای کتاب روی زمین افتاد.
درست می دیدم؟!
خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادرت امانت دادم، پس امانت دار باش ‼️
(شهید احمد پناهی)
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴
@dadhbcx 🌴