#یادت_باشد
#قسمتچهارم
🌿﷽🌿
❤️ چند ماه بعد از این ماجرا عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود،دعوتی داشتیم و به همه فامیل ولیمه میداد، وقتی داشتم از پلههای تالار بالا میرفتم انگار در دلم رخت میشستند، اضطراب شدیدی داشتم.انتظار داشتم به خاطر جواب منفی که داده بودم عمه و دختر های عمه با من سرسنگین باشند ، ولی اصلا این طور نبود، رفتارشان مثل همیشه گرم و با محبت بود انگار نه انگار که صحبتی شده و من جواب رد دادم.
💐روز های سخت و پر استرس کنکور بالاخره تمام شد.تیر ماه سال نود و یک آزمون را دادم. حالا بعد از یکسال درس خواندن دیدن نتیجه قبولی در دانشگاه میتوانست خوشحال کننده ترین خبر برایم باشد. با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین نفس راحتی کشیدم.از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم چون نتیجه یکسال تلاشم را گرفته بودم پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودند و من از اینکه توانسته بودم رو سفیدشان کنم احساس خوبی داشتم.
🍀 هنوز شیرینی قبولی در دانشگاه را زیر زبانم درست مزه مزه نکرده بودم که خواستگار های با واسطه و بی واسطه شروع شد. به هیچ کدامشان نمیتوانستم حتی فکر کنم. مادرم در کار من مانده بود. می پرسید: چرا هیچ کدامشان را قبول نمیکنی؟ ای بلاتکلیفی اذیتم میکرد، نمیدانستم تکلیفم چیست.
🌷 بعد از اعلام نتایج کنکور، تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم. کتابهای درسی را یک طرف چیدم، کتابخانه را مرتب کردم.بین کتاب ها چشمم به کتاب نیمه پنهان ماه افتاد. روایت زندگی شهید محمد ابراهیم همت از زبان همسرش که همیشه خاطراتش برایم جالب و خواندنی بود ،روایتی که از عشقی ماندگار بین سردار خیبر و همسرش خبر میداد.
🌹 کتاب را که مرور میکردم به خاطر ای رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد، به اهل بیت علیهم السلام متوسل بشود و بعد از این چله به اولین خواستگارش جواب مثبت بدهد.
🌸خواندن این خاطره کلید گمشده سردرگمی های من در این چند هفته شد. پیش خودم گفتم من هم مثل همسر شهید همت نیت میکنم، حساب و کتاب کردم و دیدم چهل روز روزه آن هم با این گرمای تابستان خیلی زیاد است.حدس زدم احتمالا همسرشهید در زمستان چنین نذری کرده باشد. تصمیم گرفتم به جای روزه چهل روز دعای توسل بخوانم، به این نیت که از این وضعیت خارج شوم. هر چه که خیر است همان اتفاق بیفتد و آن کسی که خدا دوست دارد نصیبم شود.
🌺از همان روز نذرم را شروع کردم.هیچ کس از عهد من با خبر نبود حتی مادرم.هر روز بعد از نماز مغرب و عشا دعای توسل میخواندم و امیدوار بودم خود ائمه کمک حالم باشند.
ادامه دارد....
#ڪانالمارابہاشتراڪبگذارید👇👇
┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓
@dadhbcx
┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛