📝 دادنوشت ____________________ ⁉️قانون انتصاب مدیران یا شیر بی دم و سر و اشکم ؟! 👈 می دانیم از مهمترین ارکان پیشرفت در هر جامعه ای، چینش درستِ نیروی انسانی آن هم در سطوح عالی مدیریت است و از آنجا که اصلح گزینی از یک سری قواعد عام و همیشگی برخوردار است، قانونگذاری درباره ی آن از ضروریات عقلی است. در کشور ما متأسفانه در رابطه با اصلح گزینی در مدیریت های کلان، با خلأ قانونی مواجه هستیم و هر آنچه نوشته شده مربوط به صلاحیت های مدیران و نه اصلحیت آن هاست. با این حال به نظر می رسد همین حد از عنایت قانونگذار به مسئله مهم شایسته گزینی نیز با چالش تبصره بازی مواجه شده است؛ به گونه ای که آدم را یاد حکایت معروف «شیر بی دم و سر و اشکم» در مثنوی مولوی می اندازد. ◀️ توضیح آن که در فصل هشتم قانون مدیریت خدمات کشوری با عنوان «انتصاب و ارتقاء شغلی»، ماده ۵۴ چنین می خوانیم: «به منظور استقرار نظام شایستگی و ایجاد ثبات در خدمت مدیران، دستگاههای اجرائی موظفند اقدامات زیر را انجام دهند: الف- در انتخاب و انتصاب افراد به پستهای مدیریت حرفه‌ای، شرایط تخصصی لازم را تعیین نموده تا افراد از مسیر ارتقاء شغلی به مراتب بالاتر ارتقاء یابند». با خواندن این جمله موجی از شور و شعف در وجود طرفداران نظم و انضباط اجتماعی و سیاسی ایجاد می شود؛ اما بلافاصله در ادامه چنین آمده است: «در مواردی که از این طریق امکان انتخاب وجود نداشته باشد، با برگزاری امتحانات تخصصی لازم، انتخاب صورت می‌پذیرد» که البته شاید بگوییم چندان هم مهم نیست و احتمالاً امتحانات تخصصی بتوانند جای مسیر پر پیچ و خم ارتقاء شغلی را بگیرند! لیک شوربختانه در همانجا یک استثناء مهم زده می شود: «دستگاههای اجرائی می‌توانند برای حداکثر ۱۵ درصد سمتهای مدیریت حرفه‌ای از افراد شایسته (با رعایت تخصص و تجربه شاغل نسبت به شغل، بدون رعایت سلسله مراتب مدیریتی) خارج از دستگاه استفاده نمایند». برای ما که هنوز می خواهیم‌ مثبت اندیش باشیم، شاید در وهله اوّل به نظر آید، ۱۵ درصد عدد زیادی نیست و قابل اغماض است، ولی باید عنایت داشت؛ تعداد مدیریت های کلان در هر دستگاه دولتی کمتر از ۱۵ درصد مدیریت هاست، یعنی با استفاده از همین استثناء، مقامات می توانند تمام مدیران ارشد یک دستگاه را از خارج آن انتخاب کنند. به عنوان نمونه شرکت نفت می تواند ۱۵ درصد مدیران خود را از خارج شرکت به کارگیری کند که فرصت عالی برای تاخت و تاز باندهای قدرت و ثروت خواهد بود. ◀️ داستان اما ادامه دارد.... در قسمت ب همین ماده چنین می خوانیم: «ب- عزل و نصب متصدیان پستهای مدیریت سیاسی (مذکور در ماده ۷۱ این قانون بدون الزام به رعایت مسیر ارتقاء شغلی از اختیارات مقامات بالاتر می‌باشد)». دقت کنید! تنها امتیاز مدیران سیاسی که اساسی ترین و کلان ترین جایگاه های کشور را گرفته اند، این نیست که می توانند در دستگاهی غیر از دستگاه مربوطه خودشان مدیر شوند، بلکه اساساً ممکن است بدون الزام به رعایت مسیر ارتقاء شغلی منصوب شوند؛ مثلاً اگر کسی که هیچ رابطه ی استخدامی با دولت نداشته است، ناگهان وزیر شود، حرجی بر او و کسانی که وی را منصوب کرده اند، نیست! شوربختانه این پایان ماجرا نیست و این داستان غم انگیز همچنان ادامه دارد ...👇 ◀️ پیرو قانون مزبور آیین نامه ای با عنوان «دستورالعمل نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفه‌ای» تدوین و ابلاغ می شود. در ماده ۱ این دستور العمل تعریف واژگان آمده است و فقط در ماده ۲ شرایط حداقلی برای نامزدهای مدیریت ذکر شده است که جای شکرگزاری دارد؛ اما این ماده قانونی مفلوک بلافاصله با رگباری از تبصره ها به شرح ذیل از پای در می آید: «تبصره ۱- افرادی که قبل از ابلاغ این دستورالعمل، در یکی از سطوح موضوع ماده (۱) این دستورالعمل منصوب شده اند از شرایط عمومی مندرج در ماده (۲) این دستورالعمل از جمله ارائه «گواهینامه شایستگی عمومی احراز سمت های مدیریتی» در همان سطح مستثنی خواهند بود. تبصره ۲- در موارد خاص، در صورتی که فرد نامزد برای سمت های مدیریتی واجد شرایط پیش بینی شده در ماده (۲) این دستورالعمل بوده و «گواهینامه شایستگی عمومی احراز سمت های مدیریتی» را اخذ نموده باشد ولی فاقد تجارب پیش بینی شده در جدول شماره (۱) باشد، دستگاه اجرایی می تواند پیشنهاد انتصاب فرد را همراه با مستندات مربوط برای طرح، تأیید و تصویب در شورای راهبری توسعه مدیریت دستگاه اجرایی ارایه نماید. در هر صورت انتصاب این دسته افراد، منوط به داشتن حداقل یک دوم تجارب پیش بینی شده در جدول شماره (۱) و تأیید بالاترین مقام دستگاه اجرایی خواهد بود.