داری می‌ری میدون بابات شده دلخون چقدر علی هستی شبیه پیغمبر یه چند قدم بیشتر قدم بزن بابا جلوی چشم من علیِ اکبر خدایا شاهدی این قامت مثل پیمبر دارم می‌فرستمش حجت بشه بر قوم کافر انگار پیغمبر داره می‌جنگه شبیه حیدر داره می‌جنگه علی اکبر داره می‌جنگه حریف این شیر نمی‌شن گرگا عطش لبهاشو سوزونده اما ندارم آبی منم لب تشنه‌ام برا بی‌حالیت بمیره بابا تیراندازاشون نشونه رفتن خدا رحمی کن چقدر نامردن عزیزم اکبر تنش خونینه می‌بینم الان که دوره‌اش کردن کوچه باز کردن دوباره اینجا فقط فریادم شده یا زهرا دارم میام بابا صبر کن نرو تو رو خدا صبر کن بذار وداع کنم باهات بابا نزن جلو چشام دست و پا چقدر شدی پاره پاره نداره بابات راه چاره عبام برا تنت کوچیکه حسین دیگه چاره نداره چطور باید تنت رو جمع کرد؟ یکی بگه که قوم نامرد کشتید دیگه جلوی بابا چرا کردیدش اربا اربا با دیدن پهلو و سینه‌اش باباش حسین از پا افتاده زینب برس به داد آقا حسین جون داد بالا سر شهزاده ادامه... @daftaresher110