تا زمانی که ایمان صادق، عمل صالح نزاید، جز ادعا نیست. دعا تنها بخشی از عمل صالح مؤمنان است. اگر تمام آنچه را که انجام میدهی دعاست، یعنی سنگینی ایمان را بر مولای خویش حمل کردهای. گاهی ما دچار سوء استفاده از امکان آسمانی دعا میشویم.
دعا برای آن نیست که عمل ما را بکاهد. دعا پاسخی به همت بلند و بیانتهای مؤمنان است. آنان که خدا را میخواهند و راهی جز انفعال کامل نمییابند و حق چنین است. چون به این حال رسیدند دعا میکنند و خداوند پاسخ آنان را بیتردید خواهد داد.
دعا دکان گدایی نیست. اسباب استضعاف نیست. خداوند انسان را اشرف مخلوقات آفرید و تمام عالم را مسخر او فرمود. جز خود همه چیز را در زنجیره رشد انسان قرار داد و خود بر روند پیشرفت انسان مراقبت و محافظت دارد و هدایت را به دست میگیرد.
انسان نسبت به هر مقامی فعال است، جز مقام بندگی خدا که ناگزیر مواجهه با الله انفعال مطلق است و بندگی چنین ممکن میشود و رابطه اینگونه دو سویه میگردد و رشد وجودی اینچنین فراهم است.
در برابر الله تعالی فقر مطلق است که راهگشاست. آنچه در کنار بینهایت معنی دارد صفر است و این مقام جز برای اولیاء برگزیده حاصل نمیشود که قویترین وجود اتسانی را دارند و میتوانند در مرزهای خویش بایستند و بر آغوش بینهایت مطلق و مطلق بینهایت رها گردند.
دعا راهنمای ما به این مقام است. نه مسیر سقوط در ضعف و رفع مسئولیت و ترک عمل و ذلت و انفعال و آسیبپذیری و حقارت.
مؤمن همچنان که مسیر تقرب را میجوید و میپوید، شدت وجودی و توسعه وجودی مییابد. اخلاص در بندگی جز با تقرب دائمی به دست نمیآید. مؤمن ضعیف که نه قوت درونی دارد و نه قدرت پیرامونی و نه اقتدار محیطی مطلوب اولیاء الهی و الله تعالی نیست.
هیچ یک از بندگان برگزیده خداوند ضعیف و منفعل نبودند. هیچ کدام از رفتار و گفتار و پندار بندگان خدا را نباید در محدوده ضعف و سستی و انفعال و ذلت فهمبد.
دینی که از خوانش ذلیلانه برمیآید بسیار نفرتانگیز و شایسته پرهیز است. همان دینی که برخی دینداران ضعیف دارند و جای خالی قبول الهی را با تکبر و استکبار پر میکنند.
اگر ما درست دینداری کرده باشیم لاجرم باید دایره عمل صالح ما گسترده شده باشد و سطح آن ارتقاء یافته باشد و توانسته باشیم کاری فراتر از گذشته در تسخیر عالم درون و بیرون خود انجام داده باشیم.
وعده صادق یکی از آن اعمال صالح عظیم است که ساز و کار ولایت برآورد. چرا که تا یک دقیقه پیش از توفیق عملیات نیز منافقان حاضر نبودند به آن بیاندیشند و جانب دشمن را نگیرند.
قطعا منافقان و کافران هیچ سهمی از این پیروزی ندارند. این پیروزی بزرگ از آن مؤمنان است و غنیمت معنوی آن نیز مخصوص آنان است و اجر بزرگی که در پی دارد نیز بین آنان تقسیم خواهد شد.
آنچه که در عمل صالح وعده صادق حائز اهمیت است، نیت تقرب آن به خداست. اعمال صالح هر یک به اندازه خویش ما را به خداوند نزدیک میکنند. این نزدیکی در دو شاخه است. یکی توسعه و تقدیر وجود و دیگری تقویت و تشدید وجود.
جامعه مؤمنان در سرتاسر جهان با غروب دیشب یکسان نیست. ارتقاء وجودی و توسعه و تقویت وجدانی از پس این عمل صالح خالص سازنده و پردازنده، ما را به مرحلهای پیشتر میبرد و امکانهای ما را برای پیروزیهای بیشتر و اعمال صالح بزرگتر بیشتر میکند.
ما امروز میتوانیم بگوییم که هم قویتر هستیم؛ هم قدرتمندتر هستیم و هم مقتدرتر. آن موشکها به جز اینکه خیمه دشمن در سرزمینهای اشغالی را بر سرشان آوار کرد، خانه ایمان ما را نیز آباد ساخت و دسترسیهای ما و ابزار ما را بهتر و بیشتر ساخت.
بهرهبرداری و مراقبت از این موهبت نیز با ادامه همین راه ممکن است. یعنی تقویت روابط ولایی و اعتماد به کارآیی و کارسازی آن.