💠روحانیت و این همه انتقاد؛ مسئله چیست؟
🖋مجید جعفریان
⬅️دقت در کانالهایی که در حوزه دین فعال اند نشان میدهد فراوانی انتقادها نسبت به نظام روحانیت به طور روزافزونی رشد داشته. برخی از انفصال طلاب از مراجع و سازمان، برخی از نگاه متفاوت مراجع از نظام روحانیت و برخی به هر سه(طلبه، مرجع، نظام) تاخته، از ضلع چهارمی یعنی اجتماع که این سه با آن ارتباط دارد سخن گفته و با ناکارآمد نشاندادن سازمان روحانیت در عرصههای مختلف، بحث را به ناکارآمدی فقه کشانده، آن را سنتی خوانده و کسانی که به دنبال استفاده از این فقه برای توسعه نظام سیاسیاجتماعی در ایران هستند را به سخره میگیرند.
⬅️بدون داوری ارزشی صحت یا نادرستی ایده اخیر، رشد چنین انتقاداتی سه دلیل عمده دارد:
🔸نخست رشد نگاه تحولگرای برخی از حوزویان به دلیل همساننگری و مشایعت آنها با نگاههای روشنفکرانه در نقد نظام دینی و روحانیت که برخی از آن به «تیغ به خودیزدن» یا «روی شاخهنشستن و زیر پای خود را ارهکردن» یاد میکنند.
🔸دلیل دیگر پیشدستی برخی از حوزیان به لزوم ایجاد «انقلاب نرم» درون نظام اداری، آموزشی، معیشتی و نقشی حوزویان در جامعه و همچنین حفظ باورهای سنتی البته با اتخاذ رویکرد انتقادی به نظام فعلی در حوزههاست.
🔸دلیل سوم که دربرگیرنده اعتقاد برخی از منتقدین جدی است و بیشتر انتقادها را به این جهت سوق داده است، تأکید بر تقویت «کارکرد»های نظام روحانیت به جای «عملکرد» آن در شرایط فعلی است:
⬅️نظام دینی شبیه دیگر نظامات اجتماعی است که با توجه به ارتباطی که با جامعه دارد مفهومسازی میشود. نظام دینی بر معنای مشترکی مبتنی است و این معنای مشترک همیشه نتیجه ارتباط آن با بدنه اجتماع و دیگر نظامات است. به هر میزان این روابط افزایش یابد، معناهای مشترک نیز فزونتر شده و مسیر برای توسعه در زمینههای مختلف فراهم میشود. این معنای مشترک در صورتی با دیگر نظامات در جامعه همراه میشود که تبدیل به یک گفتمان مشترک بینالاذهانی شود. با این وصف، به نظر میرسد در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی، شکاف طبقاتی و تغییرات فرهنگی و نگرشهای معرفتی بین طلاب، تضادها در بدنه روحانیت با خود و دیگری در سطوح اجتماعی و حکومتی افزایش یافته و منتقدین را رشد داده است.
⬅️نکته دیگر اینکه هيچ نهاد كليدي در جامعه وجود ندارد كه شكلدهنده همهي نهادهاي ديگر و مسلط بر همه آنها باشد. تصوری که هنوز به عنوان یک اصل تأییدشده در ایران وجود دارد این است که نظام روحانیت جلودار دیگر نظامها نظیر علم و هنر است. اینکه هیچ نهاد کلیدی وجود ندارد البته بدين معنا است كه يك نظام، رفتاري را در نظر ميگيرد كه در نظام ديگر رخ ميدهد، امّا ميتواند فقط تفسير کند يا بفهمد كه این رفتار مطابق تعاريف خودش هست يا خير. بهطور مثال نظام ديني رفتار نظامهاي ديگر را بر مبنای تمايز بين مقدس و نامقدس، تفسير خواهد كرد. هر نظامي به ديگر نظامها بر مبناي مقولهها و تفسيرهاي مخصوص خودش از جهان توجه ميكند و واكنش نشان ميدهد و هيچ انتقال مستقيمي از يك نظام به نظام ديگر وجود ندارد. کاربست این نکته در اینجاست که وقتی منتقدی بحث از ناکارآمدی فقه در عرصه اجتماع ایران میکند، به این معناست که اولاّ نظام دینی نتوانسته به تفسير ديگر نظامها دسترسي پيدا کند. ثانیاّ نسبت به شيوههايي كه ميتوانسته بر آنها تأثير بگذارد، بيخبر است.
⬅️نکته دیگر توجه به مسئله اعتماد، مخاطره و قدرتی است که نظامها در تضعیف یا قدرتمندکردن آنها نقش تعیینکنندهای دارند. احتمالا از نظر منتقدین زندگي در جامعهای که قرار بوده سازمان روحانیت تمامیتخواهانه اداره کند این دو اتفاق یعنی اعتماد و رفع مخاطرهها به شکل جدی یا رخ نداده.
⬅️در هر صورت، این انتقادها نشان میدهد که نه تنها اعتماد به سازمان روحانیت بسیار تضعیف شده، بلکه شاید این سازمان خود دلیل اصلی برای مخاطرهآمیزشدن برخی از رفتارها و کنشهای دینی و غیردینی است. با این حال، به منظور تشریح نگاه منتقدین باید بین اینکه چگونه نظام روحانیت با جامعه بهمنزله كل پيوند مييابد و چگونه با ديگر نظامها پيوند ميخورد، تمايز قائل شد. چرا که اولي بر مبنای كاركرد و دومي براساس عملكرد تحليل میشود.
⬅️این همان نقطه اختلافی منتقدین با دیگرانی است از جنبههای عملکردی نظام روحانیت دفاع میکنند. منتقدین در این عرصه معتقدند روحانیت تلاش داشته که بهواسطه عملكرد، اهميتش را به ديگر بخشها در جامعه نشان دهد که نتیجه آن تحت تأثیرقراردادن علائق غيرديني و دينداري در ایران است و موفق هم نبوده است. در حالی که برگشت روحانیت به جنبههای کارکردی نه تنها عزت و احترام را به حوزویان بر میگرداند بلکه پایههای این نظام را بیش از پیش در آینده ایران مستحکمتر خواهد کرد.
#یادداشت #حوزه_علمیه #سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0