صیغه نامه همسرم😳 من و طاهره سالها بود که باهم دوست بودیم. اون به شدت از مردها متنفر بود و من بر عکس اون همش دلم میخواست زود ازدواج کنم. همش مسخرم میکردو میگفت هیچ مردی لایق عشق نیست.سالها گذشت و من با مهدی ازدواج کردم. زندگی خوبی داشتم. طاهره شرط بست که علی هم مثل مردای دیگست و با اصرار راضیم کرد که امتحانش کنیم.ولی یک ماه بعد این ماجرا شوهرم از من سرد شد و طاهره همش ازم فاصله میگرفت تا یه روز که خونه و لباسها رو مرتب میکردم دیدم یک کاغذ تو جیب علیه. صیغه نامه مریم و..... ادامه داستان اینجا بخونید😳👇 https://eitaa.com/joinchat/4070244587C2123f58a5a