*⭕️حديثى شگفت و عبرت آموز از امام سجّاد عليه السلام*
🔻روزى امام سجاد (سلام اللَّه عليه) عبيد اللَّه بن عباس بن على پسر حضرت ابو الفضل العباس را ديدند؛ نوشتهاند: فَاسْتَعْبَرَ گريه كرد و اشكش جارى شد.
عمويش ابا الفضل و صحنه عاشورا و قضاياى عاشورا به يادش آمد، اشكش جارى شد.
🔻بعد فرمود: چند روز بر پيغمبر بسيار سخت گذشت:
يكى روز احد بود كه عمويش حمزه به آن وضع شهيد شد،
ديگر روز موته بود كه پسرعمويش جعفر شهيد شد.
*هيچ روزى مثل روز حسين بر پيغمبر سخت نگذشت.*
🔻بعد امام فرمود:
*سى هزار نفر در كربلا جمع شدند*
*وَ كُلٌّ يَتَقَرَّبونَ الَى اللَّهِ بِدَمِهِ*
*سى هزار نفر به قصد قربت، فرزند پيغمبر را كشتند.*
🔻اين شهادت( اقرار و اعتراف) امام سجاد است.
*♦️شهید مطهری :*
🔻اگر يك چنين زمينهاى نبود كه پسر سعد در عصر تاسوعا وقتى مىخواست شعار بدهد و مردم را بلند كند نمىگفت: *«يا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبى وَ بِالْجَنَّةِ ابْشِرى»*
لشكر خدا قيام كن، بشارت باد تو را به بهشت.
*🔻وقتى كه مقدس احمق بشود اين جور از آب در مىآيد.*
*يك عده قليل منافق توانستند از تودهاى مسلمان ولى جاهل و احمق لشگرى انبوه عليه فرزند پيغمبر به وجود بياورند.*
▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (مسئله نفاق(پانزده گفتار) *)، ج25، ص: 215-214-با ویرایش جزئی