همین الان ی اتفاق برام افتاد که ازش درس گرفتم و ازش ی نکته مهم رو متوجه شدم...
شاید باورتون نشه... ولی من با فکر کردن زیاد سر چیزای کوچیک و ساده به چیزایی رسیدم و چیزایی رو فهمیدم که شاید با مطالعه خیلی دیر بهش میرسیدم...
خلاصه ؛ امروز رفته بودیم امام زاده و بچه خواهرمم بود... حسین که همون بچه خواهرم باشه به شددددت از زنبور میترسه🐝
داشتیم میرفتیم سمت ماشین که دیدم ی زنبور دقیقا چند قدمی ما داره میچرخه
میدونستم اگه به حسین بگم نرو و داد بزنم حسینم سر و صدا میکنه و بدتر زنبوره میفته دنبالمون😐😂
فهمیدم کار خودم نیس😐
و سریع از خدا خواستم ازمون دورش کنه...
یعنی در لحظه اینو از خدا خواستم فقط
🤨فکر میکنین چی شد ؟؟
دو قدم دیگه مونده بود که سویچ ماشین از دست حسین افتاد و مجبور شد واسته و زنبورم در لحظه راهشو کج کرد 😂😍
☺️میدونی چرا اینو گفتم ؟
گفتم که بهت بگم ی جاهایی تو موقعیتی قرار میگیری که واقعا تو نمیتونی کاری کنی...
نمیتونی کوله بار گناهاتو بزاری زمین و این کار فقط باید توسط یک نیروی قوی به اسم خدا صورت بگیره
فقط کافیه بخوای☺️
فقط کافیه دنبال نجات باشی✌️
تو این موقعیت از راهی که فکرشم نکنی راهش برات هموار میشه...
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕