🔘 زیارت اربعین جابر و عطیّه - بخش پنجم ✔️ زیارت کردن، سلام دادن و شهادت دادن جابر ▫️جابر با شامّه‌اش مسیر را تشخیص می‌داد و در حالی که سیل اشک از دیدگانش جاری بود، با پای برهنه و جامۀ احرام بر تن، ذکرگویان به سمت تربت حسینی حرکت می‌کرد و بالاخره رسید. ▫️از عطیّه خواهش کرد؛ گفت عطیّه دست‌های من را روی قبر اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام بگذار. همین که عطیّه دست‌های او را روی قبر حضرت اباعبدالله علیه السّلام گذاشت، جابر بیهوش شد. عطیّه به شدّت نگران، یک مقدار آب آورد؛ به صورت جابر پاشید؛ جابر را به هوش آورد. ▫️همین که جابر به هوش آمد، چشمهایش را باز کرد و دید در کنار تربت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام است؛ سه بار امام حسین علیه السّلام را صدا زد: یا حُسَین، یا حُسَین، یاحُسَین ▫️صورت ظاهر، پاسخی نشنید؛ جابر کسی بود که هر وقت حسنین به او می‌رسیدند، به او سلام می‌کردند؛ با او سخن می‌گفتند؛ جابر عرضه داشت: حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَهُ آیا دوست پاسخ دوستش را نمی‌دهد؟! من غلام شما خاندانم. بعد جابر شروع کرد به پاسخ دادن به خودش. ▫️گفت: ای حسین! کِی می‌توانی به من پاسخ دهی، در حالی که رگ‌های گردنت را بریده‌اند و بین سر و بدنت جدایی انداخته‌اند. بعد شروع کرد عباراتی را در مقام زیارت به زبان جاری کرد و سلام داد به اباعبداللّه علیه السّلام و یاران باوفا و شهدای کربلا. ▫️متن زیارتی که جابر بن عبداللّه انصاری به زبان جاری کرد، همان زیارتی است که در مفاتیح الجنان به عنوان زیارت نیمۀ ماه رجب نقل شده است. با این عبارت شروع می‌شود : السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا آلَ الله ... ▫️اگر یک اربعین خدا توفیق داد، متن آن زیارت را با هم می‌خوانیم و شرح می‌کنیم. در هر دو زیارت اربعین خیلی نکته‌های عمیق و درس‌آموزی وجود دارد. از متن همان زیارت‌ها می‌شود خیلی رازها را درک کرد و پی برد. ▫️جابر شروع کرد به زیارت کردن، سلام دادن، شهادت دادن. ▫️جابر بعد از اینکه زیارتش تمام شد، خطاب کرد به اباعبدالله الحسین علیه السّلام و یاران بزرگوارشان و به خدایی که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به حق مبعوث کرده است، سوگند یاد کرد که ما هم در مقام و مرتبت شما با شما شریک هستیم. ▫️این حرف خیلی عجیب بود. جابر می‌گوید ما هم با شما شریکیم! عطیّه با اینکه یک دانشمند و محدّث و مفسّر و عالم است، امّا حرف برایش ثقیل بود؛ نتوانست هضم کند. با تعجّب و حیرت پرسید جابر چه می‌گویی؟! چگونه ما در مرتبت و درجۀ شهدای کربلا شریک هستیم؟ در حالی که ما مثل آن‌ها از خانه و دیارمان آوارۀ کوه و بیابان و دشت و صحرا نشدیم؛ مثل آنها سختی تحمّل نکردیم؛ پیکرمان طعم تیر و تیغ‌ها را نچشید؛ به شهادت نرسیدیم؛ بین سر و بدن ما جدایی نیفتاد؛ خانوادۀ ما یتیم و آوارۀ دشت و صحرا نشدند. جابر چه می‌گویی که ما با آنها در مقام و مرتبت شریکیم؟! ▫️در پاسخ او جابر این حدیث را نقل کرد؛ گفت من از حبیبم رسول خدا شنیدم که فرمودند: مَن أحَبَّ قَوما حُشِرَ مَعَهُم و مَن أحَبَّ عَمَلَ قَومٍ اُشرِکَ فی عَمَلِهِم. هر کس گروهی را دوست بدارد، با آنها محشور خواهد شد و هر کس عمل قومی را دوست بدارد، در عمل آن قوم با آن‌ها شریک است. و خدا می‌داند، به خدا سوگند که من و یاران و دوستان من هم دلباختۀ حسین و عاشق حرکتی هستیم که امام حسین علیه السّلام انجام دادند و لذا به این اعتبار ما هم با آن‌ها شریک هستیم. ▫️این یکی از ماجراهای اربعین است که اگر وقتی خدا توفیق داد بازش کنم، خواهید دید خود ماجرا و صحبت‌هایی که جابر کرده است، نکات فراوانی دارد. «استاد مهدی طیّب» 🍃🍂    @Darmahzareghoran ❣الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج