🔸 اسلام حافظ ماست، نه ما حافظ اسلام.
🔸 اوّلین بارقهی نهضت آقای خمینی روزی بود که اتفاقاً به پیشنهاد یکی از رفقا به جلسهی درس ایشان در مسجد اعظم قم رفته بودم که در شبستان جنب قبر مرحوم آقای بروجردی تشکیل میشد و از دور این سیّد بزرگوار را در حالی که به چند صد نفر طلبه درس میداد، تماشا میکردم. آن روز کسبهی قم به خاطر اینکه حکومت شاه پاسخ تلگراف آقای خمینی را نداده بود، تعطیل کرده بودند و در میانهی درس، جمع زیادی از مردم قم وارد شبستان شدند و پشت سر طلبهها نشستند. آقای خمینی بعد از چند دقیقه فرمود: کسانی که آمدهاند، بلند شوند تا آنها را ببینم. جمعیت بلند شدند و آقای خمینی نگاهی به آنها انداخت و سپس فرمود: حالا بنشینید. (بار اوّل بیاجازه نشسته بودند، این بود که برای حفظ عزّت، آنها را بلند کرد و با اجازه نشاند). بعد فرمود: یک نفر بلند شود بگوید چرا تعطیل کردهاید و اینجا آمدهاید. یکی از حضّار بلند شد و عرض کرد: آقا بعد از این که حکومت پاسخ تلگراف شما را نداد، دیگر کسب و کار برای ما گوارا نیست و بیمعناست. فرد دومی بیاجازه بلند شد و فضولی کرد و گفت: البته این درس و بحث حوزه هم بیمعناست. آقای خمینی نگذاشت او حرفش را ادامه دهد و فرمود: خُب. بعد خطاب به طلبهها و مردم فرمود: در این حرکتی که امروز شروع شده و در آینده در همهی قم هم نمیگنجد و در همهی کشور هم شاید نگنجد، فکر نکنید ما میخواهیم اسلام و قرآن را حفظ کنیم، بلکه قصد ما این است که دست ما از قرآن و اسلام کوتاه نشود. (یعنی حافظ قرآن و اسلام خداست. اَلاِسلامُ یَعلُو وَ لایُعلیٰ عَلَیهِ: اسلام برتر و بالاتر است و چیزی بالاتر از اسلام نمیتواند قرار بگیرد. اسلام و قرآن محتاج نیستند که ما حفظشان کنیم، ما محتاج قرآن و اسلام هستیم.)
▫️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▫️
📒 کتاب مصباح الهدی
تألیف استاد مهدی طیّب
🍃🌺🍃
@Darmahzareghoran
❣الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج