در حدیث صحیح از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده است که: یک اعرابی به حضرت رسیده گفت: ای پیامبر خدا! من به قصد حج، بیرون آمده ام ولی حجّ از کفم رفت! من مردی ثروتمندم، به من دستوری ده که با داراییم کاری کنم که به اجری مانند اجر حج برسم.
امام صادق علیه السلام می گوید: پیامبر - ص - رو به او کرد و گفت: به «ابوقبیس» بنگر! اگر ابوقبیس طلای سرخ شود، که تو در راه خدایش انفاق کنی، به چیزی که حاجی می رسد، نمی رسی!».
سپس فرمود: «آنگاه که حاجی بار سفر کرد، چیزی برندارد و نگذارد، مگر آنکه خدا برایش ده حسنه نویسد و ده سیّئه محو کند و ده درجه بالا برد».
و آنگاه که سوار شترش شود، گامی بر ندارد و نگذارد، مگر آنکه همانند آن برایش نویسد.
و آنگاه که به دور خانه طواف کند، از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که سعی بین صفا و مروه کند، از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که وقوف به عرفات کند، از گناهانش بدر آید.
و آنگاه که رمی جمرات کند، از گناهانش بدر آید.
امام - ع - می گوید: پیامبر این موقف و آن موقف حج را شمرد که وقتی حاجی بدان موقف رسد، از گناهانش بدر آید و آنگاه بدان مرد فرمود: «تو کجا می توانی به آنچه حاجی می رسد، برسی؟» آنگاه امام صادق علیه السلام در پایان این روایت فرمود: «تا چهار ماه، بر حاجی گناه ننویسند و برایش حسنات نویسند مگر آنکه گناه کبیره ای بجای آورد».
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD