اولین خطر سالک
.
یکی از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری ( آقای اسلامیه ) چنین نقل می کند:
.
« جوّ حوزه با ایشان مخالف بود و آخوند ملاعلی معصومی با آقا پنهانی ارتباط داشتند .
.
یک روز که آقا داشتند رد می شدند ، آخوند ملاعلی را باطلبه ها می بینند ، سلام می کنند و رد می شوند
.
آخوند به طلبه ها می گوید: بگویید ایشان تشریف داشته باشند و بعد به آقا می گوید: ما خدمت شما نمی رسیم و کم سعادتیم .
.
آقا می فرمایند: ما ملاحظهٔ شما را می کنیم .
.
بعد آن شب گفتند: ایشان شخص سلیم النفسی هستند و برای ادارهٔ شهر وجود چنین شخصی خوب است اگر پیش ما بیاید ، طردش می کنند .
.
همچنین اگر آقا می خواستند با ایشان ارتباط داشته باشند ، انقلاب روحی در ایشان ایجاد می شد و کسی نبود شهر را اداره کند .
.
در برخورد با مخالفان هم وقتی که اطرافیان می خواستند با کسانی که به ایشان نسبت سِحر و تصوّف می دادند ، برخورد کنند ، می گفتند: به آن ها کاری نداشته باشید ، بگذارید راه خودشان را بروند .
.
می گفتند: اولین خطر سالک این است که به علمای ظاهر که ترویج شریعت می کنند ، بدبین شود . این اول خطر سالک است . چون این ها مرجع شریعت اند و باید به آن ها احترام گذاشت .
.
اگرچه آن ها غالباً به این بزرگوار جفا می کردند ولی ما به خاطر تعریف های ایشان پشت سر آن هایی هم که با ایشان خوب نبودند نماز می خواندیم ...»
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------