مومـن کتوم اسـت و ایـن کتمان، فقط
به اسـرار مـگو نیست کـه کتمان درد و
رنج هم هست. تو چه حقی داری آنچه
را که دوست به تو داده، نه با دوسـت،
کـه با دشـمـن او در میان بـگذاری؟ آن
قدر کـم تحمل هسـتیم که در دلمان را
باز گذاشته ایم و هر کـس در آن خانه
گرفتـه، هرکـس از آن خبر دارد . . . .
[ استادعلیصفاییحائری، حرکتص۲۸۸ ]