پاسخ استاد ایت الله نیکزاد به پرسشی درباره حجاب: سلام خدمت بزرگواران واساتید محترم یک سوال در مورد حجاب داشتم لطفا بی زحمت اگر پاسخ بدید ممنون میشم وقتی از حجاب صحبت میکنیم حجاب بخشی از احکام دینی زنان مسلمانه، و هرکس دین اسلام را پذیرفته باید قوانین و احکام آن را هم رعایت کنه. پس به حکم مسلمانی، حجاب بر زن مسلمان واجبه. ولی در همین حال مفهوم وجوب و ضرورت با مفهوم اجبار تفاوت داره. اجبار در مقابل اختیار است و هر تکلیف و واجب شرعی بدون اختیار معنا پیدا نمی‌کنه. تمام واجبات شرعی ضرورت قطعی دارند و بر یک مسلمان واجبه که با اختیار خودش آنها را انجام بده ولی اجباری نیست، یعنی کسی نمی‌تونه به عنوان تکلیف شرعی دیگران را ملزم به انجام آنها کنه. پس حجاب هم در عین حال که وجوب شرعی دارد اختیاری است. وقتی اجبار در اصل دین حرامه حتماً در فروع و مسایلی نظیر حجاب نمیشه اجبار وجود داشته باشد از این جهت است که هرگز کسی نمی‌ تونه این الزام را به شرع و دین نسبت بده. البته در حکومت اسلامی مراجع قانونگذار یک ضرورت دینی و در عین حال اجتماعی رو می‌تونند در قالب قانون قرار بدند که در این صورت یک حکم شرعی تبدیل به قانون می‌شه، و علاوه بر وجوب شرعی، وجوب حقوقی هم پیدا می‌کنه. در مورد حجاب نیز چنینه ؛ یعنی حجاب یک ضرورت دینی است که از نظر قانون هم لازم الاجرا است لذا باید گفت حجاب از نظر قانون باید اجرا شود ولی نمی‌توان اجبار آن را به دین نسبت داد و گفت از نظر دینی اجباره و هرگز نمی‌توان در اون تغییر و تحولی ایجاد کرد بلکه قانونگذار در صورت تشخیص می‌تونه در آن قانون تجدید نظر کرده یا قانون دیگری وضع کنه. و نیز اگر از نظر قانونی وجوب و الزام پیدا کنه. چنانچه کسی آن را نقد کنه ، قانون را نقد کرده و این دیگر نقد شریعت و نقد دین نیست وقتی از حجاب اجباری سخن می‌گییم، یعنی تمام زنان اعم از مسلمان و غیرمسلمان، مجبورند محجبه باشند و در انتخاب غیر آن، اختیاری ندارند و این اجبار خشونت دینی و اعتبار قایل نبودن برای کرامت و اختیار انسانی را به همراه داره در حالی که اساساً دعوت دین و هدایت الهی، حول محور اختیار انسان‌ها است و هرگز نمی‌تونیم از دین سخن بگیم، در حالی که انسان‌ها را موجوداتی مجبور و غیرمختار بدونیم. از این رو «حجاب اجباری» در حقیقت حاوی نفی اختیار انسانه. حکم اسلام (در مورد حجاب) این است که واجبه اما مجبوری نیست، مثل نماز که واجب است و نباید اجباری باشد. سلام علیکم همانگونه که فرمودید اصل این است که هر انسانی با طوع و رغبت و اختیار خویش،احکام دینی را انجام دهد، و از این راه به اهداف متعالی دین نزدیک شود. پرسش این است اگر برخی از افراد آشکارا در جامعه نسبت به احکام دین پایبندی نشان ندادند و از حدود الهی تجاوز کردند و حرمت احکام دین را شکستند و با این کار خود قبح گناه را در فضای جامعه از بین بردند، آیا در متن دین برای تنبیه آنها احکامی آمده است یا نه؟ حدود و تعزیرات در فقه و شریعت همان تنبیهات شرعی است برای پاسداشت احکام دین و سالم سازی فضای عمومی جامعه از آلودگی به گناه و نافرمانی خدا. از این گذشته در فقه اسلامی آمده است امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است و مرتبه بالای آن برخورد فیزیکی و تنبیهی است که حکومت عهده دار آن است. همه اینها جزء احکام دینی است. https://eitaa.com/darseostadnikzad