*⭕ دغدغه های مسعود* ( پارودی « غیرواقعی ـ غیرقابل استناد، صرفاً طنز») 🔖 *یادداشت* : دوشنبه، ۱۰ دی امروز با اعضای فراکسیون امید [مجلس دهم] جلسه داشتم. چند مطالبه اصلاح‌طلبانه داشتند [که حتی ارزش خبری هم نداشت]. [محمدرضا] عارف هم نیامده بود. یک نفر به شوخی در جلسه گفت که دیدار من برایش معمولی شده است، در حالی که من فکر می‌کنم اگر می‌آمد سکوت می‌کرد و حضورش فایده‌ای نداشت. فلذا ترجیح داد به کار بچسبد. عجیب بود که در روز مرگ جیمی کارتر [رئیس جمهور آمریکا در ایام انقلاب ایران] این دیدار را داشتیم. کارتر به اعتقاد خیلی از مردم، وسط‌بازترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا بوده است. بدشانس بود که در آمریکا به دنیا آمد، وگرنه اگر در ایران بود، حتما می‌توانست با همین فراکسیون وارد مجلس شود؛ البته اگر دانشجویان خط امام بیچاره‌اش نکرده بودند. اوضاع گردشگری اصلا خوب نیست. با این قانون عفاف و حجاب بدتر هم خواهد شد. من در تلویزیون مثال زدم که طبق این قانون اگر کسی در اسنپ [یا تپسی] حجاب را رعایت نکرد، باید راننده را هم جریمه کنیم، ولی به [یک] ماه نکشید که یک کاروانسرا [دیر گچین] را به خاطر کنسرت فرضی یک خانم [پرستو احمدی] پلمب کردند. با این بگیر و ببندها نمی‌شود گردشگری را رونق داد. مردم خودمان هم دیگر پول‌شان را جمع می‌کنند و می‌روند خارج [به کشورهای دیگر]. خارج هم با گذشته فرق کرده است. مردم قبلا به اروپا و آمریکا می‌گفتند خارج و دبی با ارفاق خارج محسوب می‌شد، ولی الان به عمان هم می‌گویند خارج. اتفاقا وزیر امور خارجه‌شان هم آمده است ایران. مگر اینکه دیپلمات‌های کشورهای دوست بیایند برای دیدارهای سیاسی و در کنارش گردشگری هم بتوانیم در برنامه‌شان بچینیم. [عبدالناصر] همتی [وزیر اقتصاد و دارایی] اعلام کرد که بزرگ‌ترین پروژه مولدسازی در استان اصفهان به ارزش ۳۵ همت انجام شد. خیلی راحت درباره همت صحبت می‌کند، انگار واحد پول خودش است. از او پرسیدم درآمد آن را قرار است صرف چه بکنیم؟ گفت اثرش را مردم در پروژه‌های آب‌رسانی خواهند دید. مولدسازی به این بزرگی در اصفهان برگزار شد و صدای کسی درنیامد، ولی اگر دولت یک پژو پارس از ماشین‌های دولت را بخواهد در تهران بفروشد مردم در توییتر [ایکس] دعوا راه می‌اندازند. آخرین جلسه امروزم با آقا[ی خامنه‌ای] بود. وقتی نزد ایشان رفتم دیدم نه تنها نصف چراغ‌ها را خاموش کرده‌اند، بلکه به جای ۲ درجه، ۴ درجه از دمای اتاق کم کرده‌اند و منتظر من نشسته‌اند. من هم یک جفت جوراب اضافه از محافظین گرفتم پایم کردم که یخ نکنم در آن وضعیت. چای نوشیدیم و درباره معیشت و ارزش پول ملی ابراز نگرانی کردیم. همچنین ایشان گفتند که با یکی از همسایه‌ها که قدرتمند شده است و دیگر زیر پرچم آمریکا نیست، می‌توانیم روابط اقتصادی را گسترش دهیم. شب با یوسف [پزشکیان] نقشه را باز کردیم تا بفهمیم کدام کشور را می‌گفتند، ولی روی یکی از کشورها شک کردیم. یادم باشد فردا به [عباس] عراقچی بسپارم مطمئن شود این کشور هم قدرتمند است و هم مستقل از آمریکا تا دفعه بعد آبرویم نرود. قرار شد برق‌کار بیت [رهبری] هم بیاید لامپ‌های نهاد [ریاست جمهوری] را عوض کند تا با این صرفه‌جویی‌ها کم‌کم مشکلات ناترازی را حل کنیم. ┄┅═✧❁✧═┅┄ *🔖کانال واتساپی دریاکنار* را فالوو نمایید 👇👇👇 https://whatsapp.com/channel/0029ValZ7HuBVJkyu3QHDV1I ┄┅═✧❁✧═┅┄ 🌊 *دریاکنار از نشریات با سابقه کشور* 🆔 @daryaaknar 🌐 http://daryaaknar.ir/ 📲https://wa.me/989211487009