🌸🌸🌸🌸🌸
💖 خط قرمز 💖
قسمت 44
راستش میترسیدم؛ بیشتر از همیشه. موقعیتهای خطرناکتر از این را از سر گذرانده بودم؛ اما ترسم در این موقعیت برای جانم نبود. میترسیدم سمیر را از دست بدهیم و دستمان خالی بماند.
دستم را گذاشتم روی اسلحهام، بسمالله گفتم و دست دیگرم را روی دستگیره در فشار دادم. همانی را دیدم که انتظارش را داشتم؛ سمیر و یک دختر جوان در اتاق بودند؛ آن هم در آغوش هم. دلم در هم پیچید. اگر در ماموریت نبودم و سمیر کیس مهمی برایمان نبود، حتماً تا الان گردنش خرد شده بود.
معلوم بود دختر از دیدن من جا خورده و کمی هول شده؛ اما خودش را کنترل کرد. پوشش دختر طوری بود که سریع نگاهم را چرخاندم به سمتی دیگر. سینهام میسوخت. سمیر اصلا توی حال خودش نبود؛ با چشمان خمار به دختر نگاه میکرد و با صدای خشدار میخندید. حس بدی داشتم؛ از بد هم بدتر. شما فکر کنید جلوی چشمتان، ببینید یک آقازاده اماراتی با ناموس شما...بگذریم.
نفس عمیقی کشیدم. سرم را کمی عقب بردم و صدا زدم: یه مامور خانم بفرستید اینجا لطفاً.
چشمم خورد به جالباسی کنار اتاق که چندتا شال و روسری روی آن افتاده بود. دست دراز کردم و بیحساب، یکی دوتا شال از روی آن برداشتم. نگاهم روی سمیر بود و شال را دادم به دختر تا سر و شانههایش را بپوشاند. سمیر که هنوز نفهمیده بود ماجرا چیست، با اخم به من نگاه کرد و با همان صدای گرفته و کشدار گفت: تو کی هستی اومدی مزاحم شدی؟
گردنش لق میخورد و نمیتوانست آن را صاف نگه دارد. دلم میخواست یقهاش را بگیرم و بگویم تو کی هستی که آمدهای داخل کشور من و داری جوانان کشورم را جذب داعش میکنی؟ تو کی هستی که دست ناموس من را گرفتهای و آوردهای به این خراب شده و داری عیاشی میکنی؟
تمام این حرفهایم بغض شد و قورتشان دادم. با خودم گفتم الان وقتش نیست، به موقعش تقاص این جنایتهایش را پس میدهد. یک نفس عمیق کشیدم و دستبندم را درآوردم تا به دستانش بزنم: بفرمایید آقا، باید با ما تشریف بیارید.
سمیر انگار تازه داشت کمی میفهمید چه شده است: چکار میکنی؟ تو میدونی من کیام؟ سمیر خالد آلشبیر...
کلمات فارسیاش در لهجه عربی مینشستند و گاه هم عربی میشدند؛ پشت سر هم چرت میگفت و گاهی به من فحش میداد. مامور خانم آمد و دختر را برد. سمیر را هم خودم بردم.
نویسنده: فاطمه شکیبا
┄┄┅┅┅❅❤️❅┅┅┅┄┄
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
----------------------------------
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed