#یک_آیه_تفکر
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ «101»
پس آن گاه كه در صور دميده شود، در آن روز نه ميانشان خويشاوندى است و نه (از حال يكديگر) سؤال مىكنند.
فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «102»
پس كسانى كه كفّهى اعمالشان سنگين باشد، ايشان همان رستگارانند.
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ «103»
و كسانى كه كفّهى اعمالشان سبك باشد، پس آنان كسانى هستند كه سرمايهى وجود خود را از دست دادهاند و هميشه در جهنّم مىمانند.
نکته ها
سؤال: در بعضى آيات آمده است كه در قيامت مردم از يكديگر سؤال مىكنند، «وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ» «1»* و يا اهل بهشت از دوزخيان مىپرسند: چه چيز باعث شد كه شما به دوزخ در آييد؟ «ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ» «2» پس چرا در آيهى مورد بحث مىفرمايد:
مردم از يكديگر سؤال نمىكنند «وَ لا يَتَساءَلُونَ» دليل اين تفاوت چيست؟
پاسخ: اين دو مطلب با هم منافاتى ندارند؛ در مورد اوّل كه مىفرمايد: «مردم از همديگر سؤال مىكنند» اين مربوط به پس از رسيدگى به حساب و كتاب است و دربارهى اهل بهشت و دوزخ است كه مطالبى از يكديگر مىپرسند، ولى آيهى مورد بحث دربارهى آغاز قيامت و زمان حساب و مرحلهى پيش از ورود مردم به بهشت يا دوزخ است كه مىفرمايد: از يكديگر سؤال نمىكنند.
@dbzanjan