نام رمان : می گل (جلد 2 )
نویسنده : samira-mis
خلاصه ی از داستان رمان:
عشق می گل و شهروز به دلیل تحولی که تو زندگی می گل یعنی ورود به دانشگاه بوجود میاد دستخوش تغییرات و متزلزل شدن روابطشون میشه!!!….
👈
قسمتی از متن رمان :
صدای کوبیده شدن در از خواب پروندش!!!گیج و منگ اطرافش و نگاه کرد….زیرل بزمزمه کرد:شهریار!!!!!!از جاش بلند شد و سراسیمه از اتاق بیرون اومد….-بابا!!!سر پسرش و که به پاهای بلندش چسبیده بود نوازش کرد-چیزی نیست پسرم..برو بخواب..با صدای دوباره کوبیده شدن به در از جا پرید-میترسم بابایی-ترس نداره..برو تو اتاقت ببینم کیه!!در واقع میترسید از اینکه اسیبی به پسرش برسه..فکر میکرد اگر تو اتاقش باشه برای فرار و نجات فرصت هست…دست خودش نبود..نگرانیهای پدرانه بود!!!
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@deco_technique