...ادامه
‼️اسلام تنها عنصر اصلی در دو جنگ چچن نبود. زیرا:
در پژوهشی در سال2003 آشکار شد که 69درصد از حملات انتحاری چچن با هدف تلافی مرگ نزدیکان بمبگذاران که بدست نیروهای نظامی و امنیتی روسیه کشته شدهبودند، انجام میگیرد و تنها 8درصد از بمبگذاران یا هدف جهاداسلامی، شهادت یا استقلال چچن به این کار دست میزنند. بدینسان، نه عامل دین، بلکه عوامل دیگری بویژه خانوادگی در کنشهای افراد تاثیر دارند.
به نظر میرسد سیاستهای نادرست مسکو و دولتهای محلی عامل اصلی خشونت در چچن باشد. هرچند باید عامل درون سرزمینی را نیز به این مورد افزود. از نگاه تاریخی، روسها همواره علیه مسلمانان بودهاند و اگر در برهههایی با مسلمانان به نرمی برخورد کردهاند، بنابه ضرورت تاریخی بوده است.
برای نمونه، استالين در جنگهای جهانی اول و دوم با تحریک احساسات مسلمانان از آنها در جهت منافع شوروی بهره برد. همانگونه که از ایران بعنوان پل پیروزی در جنگ دوم بهره برد. اما پس از خاتمه جنگ مناطق جمهوريآذربایجان ایران را تخلیه نکرد و در نهایت با تهدید رئيس جمهور وقت آمریکا، سرزمینهای ایران را رها ساخت. روسها همچنین از مسلمانان علیه مسلمانان در طول تاریخ استفاده کردهاند و هم اکنون نیز از مسلمانان چچن، اینگوش، بالکار، داغستان، تاتارستان و... علیه یکدیگر استفاده میکنند.
روسها چنین استدلال و تلقین ميکنند که مردمان منطقه توانایی اداره امور خود را ندارند. روسیه در برنامههای خبری خود در همه درگیریهای منطقه، سربازان روسیه را روس و اسلاو نشان ميدهد. روسها در مناطق مسلمانان سیاست پراکنده کردن اقوام را دنبال میکنند. در گذشته و در دوره تزار، سیاست پراکنده کردن اقوام با اجبار به کوچ مسلمانان و اقلیتهای قومی به مناطق بد آب و هوا مانند شرق روسیه (سیبری) و یا خروج از روسیه و حرکت بسوی مرزهای عثمانی و دیگر مناطق انجام شد و روسها در مناطق خوش آب و هوا ساکن شدند. در دوره شوروی به ویژه دولت استالین، مردم بصورت گروهی به اسارت برده ميشوند یا به جنگ فرستاده ميشدند یا کشتار دستهجمعی صورت ميگرفت. اکنون روسها سیاست پراکنده کردن اقوام را با روشهای دیگری پی ميگیرند. اکنون شمار زیادی از مردم برای پیدا کردن شرایط بهتر زندگی به مناطق اسلاو و روسنشین ميروند و به تدریج در آنجا ساکن شده فرهنگ اسلاو-مسیحی را ميپذیرند.
پوتین و دستگاه دولتی همسوی وی، دو رویکرد به اسلامگرایی دارند. این دو رویکرد، رویکردهای رسمی و رسانهای فدراسیون روسیه است که مردم - بجز قفقازیها و اسلامگرایان- نیز آن را پذیرفتهاند. آنها از یکسو خطر تندروی اسلامی را بزرگنمایی کرده و روسیه را در خطمقدم مبارزه معرفی میکنند. در این راستا پوتین در یک سخنرانی، پس از بزرگنمایی آنچه او «تروریسم اسلامی» مینامد، با اشاره به مظلومیت و فداکاریهای روسیه در «خط مقدم مبارزه» [مسیحیان با مسلمانان] میگوید: «آنان (مسلمانان) ما را صلیبیون مینامند». رویکرد دوم، که همزمان با رویکرد یکم پیش برده میشود، ترس بیحساب از توطئه خارجی و توهموار از دشمن خارجی یا بیگانه در روسیه است. در این راستا، رهبران روسیه گمان میکنند كه چچن قربانی تروریسم بینالملل است.
با در نظر داشتن این نکته که از زمان جنگ جهانی دوم به این سو بیش از 150 کشور به شمار واحدهای سیاسی در نظام بینالملل افزوده شده و سازمان ملل متحد که با حضور 51 کشور تشکیل شد، اینک نزدیک به 200 عضو دارد. باتوجه به مولفههای موثر برآمده از دوران نوگرایی، فرانوگرایی، جهانی شدن و فراصنعتی و پایش این فرایند سیاسی و اجرای طرحهای گوناگون همه جانبه از سوی کشورهای مختلف که جملگی در نوزایش هویتهای تاریخی، فرهنگی و دینی موثرند و بیشتر ملتها را به سمت هویتخواهی و بازگشت به خویشتن میرانند. همچنین منافع بازیگران بزرگ عرصه بینالملل در افزایش شمار واحدهای سیاسی و ناتوان کردن قدرتمندان سلطهجو است.
همه اینها در کنار این واقعیت قرار میگیرند که روسیه هیچگاه برنامه بلند مدت و مشخصی برای اداره قفقازشمالی نداشتند. حتی به نظر میرسد که نخبگان سیاسی روسیه سود پایایی برای مبارزه با تروریسم در منطقه هم ندارند. از این روی، موج استقلالخواهی مردم مسلمان چچن و دیگر جمهوریهای مسلماننشین روسیه (که جمعیت آنها بر خلاف جمعیت روسها از نرخ رشد مثبت برخوردار است) فرو نخواهد نشست.
(134) ادامه در پُست بعدی
فرقهها و ادیان جهان اسلام
https://eitaa.com/joinchat/1739522124Ca6c226e120
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist