⚫️ با خبرنگاران بسیج رسانه گیلان عازم سفری معنوی شدیم و این بار مقصد سفر، دیار جوان نخبهای بود که در طول تاریخ انقلاب همچون اویی، ندیده بودیم اویی که گیلان باید به داشتنش ببالد و فرزند دیار میرزا را در تاریخ این مرز پرگهر بشناساند.
➕جوانی که اگرچه دانشجوی پدر بود در دانشگاه افسری امام علی (ع) اما عزم سفر عشق میکند و پوتینها را برای چشیدن حلاوت شهادت محکم میبندد،او جوانی است که ۱۱ سال از عمر خود را در مناطق عملیاتی حضورداشته و بیش از ۱۳۲ عملیات را فقط در عراق فرماندهی کرده، جوانی که اگرچه از دیار املاکیهاست اما بیش از جوانان دفاع مقدس، یعنی نزدیک به ۱۱ سال درمناطق جنگی عاشقی کرد و غرش مردان مرد را به رخ سیاهدلان و سیه رویان کشید.
جوانِ نخبه ما گیلانیها
➕آغاز نهضت مقاومت عراق همزمانشده بود با فارغالتحصیلی جوان شلمانی ما گیلانیها و بستن پوتینهای او مصادف شده بود با فراخوان کمک آیتالله سیستانی از ایرانی که همواره پشتیبان نهضت مقاومت بوده وهست، مرتضای ایرانیها یا حسین آقای عراقیها سربند جهاد بر سر میبنددو باارادهای پولادین، آنهم با اختیار و انتخاب روانه میدانی میشودکه خطر بودو عشق، علیاکبر شده بود برای یاران حسین (ع)،کنار مالک اشتر سید علی قدم میزد و جنگ نامتقارن شهری در شهرهای عراق غرق در خون را فرماندهی میکرد،چه زیباست که جوان گیلانی ما از شالیزارهای برنج و باغهای چای، مشق عشق آموخت و سلاح رزم بردوش کشیدتاجوان رشید گیلان زمین، بشود پناه کودکان و زنان بیدفاع عراق!
➕بابای آقای مرتضای ما،میگوید «مرتضی که زبان عربی آموخته بود در ابتدا با سران عشایر عراق و سامرا ارتباط میگیرد و بعدهم حاج قاسم عزیز فرماندهی سامرا را به مرتضای ما میسپارد، اعتمادخاصی به جوان رشید ما داشت و بارها میگفت که جایگزینی چون او نداریم، چه کسی بهتراز مرتضی!»
فرماندهی نابغه!
➕او میگویدکه آقا مرتضی حدود چهار سال و نیم به کار عملیاتی و اطلاعاتی و جذب نیرو در عراق پرداخت و بیش از ۱۳۲ عملیات را فرماندهی کرد،درصورتیکه در کل دفاع مقدس صد عملیات اتفاق افتاد و این عدد فرماندهی را هیچ فرماندهی حتی در دفاع مقدس نداشته و اینگونه است که مرتضای ما را فرماندهی نابغه میخوانند و جوان رشید ما را علیاکبر امام حسین (ع) مینامند.
➕این پایان کار فرمانده جوان شلمانی ما نبود، بعدازاین نوبت به فرماندهی در سوریه میرسد، او۶ سال و نیم به سوریه میرود و قدمبهقدم سوریه داعش زده، جای پای فرمانده جوان گیلانیها آقا مرتضای حسین پور ماست، جوانی که تمام مناطق سوریه مزین به نفسهای فرماندهی اوست، فرماندهی جوان و نابغه که مادر تاریخ همچون او ندیده!
➕قلم را نگهداشته و با خود میگویم، مگر میشودجوانی ۱۱ سال بجنگد و فقط در چهار سال و نیم بیش از ۱۳۰ عملیات را فرماندهی کند گو اینگونه گمنام مانده باشد؟! این کجای رسالت قلم است که تاکنون اورا ندیده و در رثای او بهقدر منزلتش سخنی نگفته! این کجای گیلانی بودن فرزندان دیارمیرزاست که برای فرزندش ساکت مانده و او را بهعنوان قهرمان دهه شصتی به نسل بعدی معرفی نکرده
➕حسین آقای عراقیها از ۱۹سالگی فرماندهی در نهضت مقاومت را برعهدهگرفته و تا۳۲ سالگی تاآخریننفس جنگیده و با نبوغ نظامی خود انگشت حیرت را بر دهان بسیاری از کجاندیشان گذاشته. باورم نمیشود! اینها را درباره جوان گیلانی مینویسم که این سالها باوجوداین میزان نبوغ، مسکوت مانده و دستگاههای فرهنگی تلاشی برای شناساندن او به نسل جوان نکردهاند، مگر مادر تاریخ چند تا از او به ما هدیه داده که چنین نامهربانیم!
➕پدر حسین آقا با تواضع تمام از
پسرش میگوید و خلوص او را مایه عزتش میداند و معتقد است که دو موضوع حسین را پدیده کرده یکی تقواست و دیگری جهاد اوست، او تابع محض ائمه معصومین بود و اسوه اخلاق و دینمداری!
▪️بطلالابطال، قهرمان قهرمانان!
➕سخن گفتن از رشادتهای آقا مرتضی همین بس که کتائب حزبالله به او لقب «بطل»را دادند و نهضت مقاومت و رهبران نجبا، عصائب، کتائب و همه مرتضی را به دلیل شجاعتی که داشت لقب«بطلالابطال» خطاب میکردند و این یعنی قهرمان قهرمانان!
➕آقای محمد حسینپور از خصوصیات مرتضی جانش برای ما میگوید و معتقد است،«مرتضی حسینپوربه دلیل آنکه تسلط به زبان عربی هم داشت در بین مردم حضور پیداکرده و مشکلات مردم را مشکلات خودش میدانست و بهوقت عملیات در هر منطقه، اول به فکر جان مردم، غذا و داروی آنان بود به این صورت که در مناطق سوخت،غذا و دارو بهاندازه تهیه شود تا وابسته به دشمن نشوند، لذا مرتضی در بین مردم موفق بود بهطوریکه در سوریه و عراق به او «حاج حسین»میگویند یعنی کوچهپسکوچههای سوریه و عراق مردمش مرتضی را بنام«حاج حسین» صدا میکنند زیرا با آنان بود و اگر غذا نداشتندغذا تهیه میکردو امکانات به آنها میرساند.»
ادامه👇👇