🏞 آموزگارِ ما
✏️ ضرورت مربى، با اين ديد آشكار مىشود كه ما در راهى گام برمىداريم كه اميد بهرهبردارى از تجربههايش نيست و تنها يك قمار، يك ريسك است... چه بسا بهره بدهد و چه بسا نابودى بيافريند.
✏️ آنها كه خودسر رانندگى ياد گرفتهاند، اگر با آموزش و يا مربى همراه مىشدند، هم سريعتر و هم راحتتر، به نتيجه مىرسيدند و از خطرها مىرهيدند؛ چون خطرهاى شكست، يأس، خستگى، وازدگى و از دست رفتن در پيش هست...
✏️ در اين سطح مىتوان از بدها و بدىها، بهره گرفت و مرگِ ماندن را با نجاتِ رفتن، كنار زد.
در اين حدِّ ضرورت، از ضرورت مربى مىتوان چشم شست و مىتوان به راه افتاد. گرچه در اين حد، باز مربى، نفى نشده، كه شكل عوض كرده است. و انسان از مورچهها و بىادبها، براى خود، مربى و آموزگار گرفته است...
✏️ همراه مربى مىتوان از هر حادثه درس گرفت و حتى از بدىها خوب استفاده كرد... هنگام نبود مربى، ضرورت حادثه و درك تنهايى و شوق رفتن و بارور شدن، خود، آموزگار و مربى ما خواهند شد و استعدادهاى راكد ما را بارور خواهند نمود.
📄 برشی از کتاب
📚 مسئولیت و سازندگی
#آموزگار #معلم #تربیت
@
ali.safaeihaeri