هدایت شده از 💕دلبرونگی💕
👇🏻 سلام بانو جان ۱۴ ساله که ازدواج کردم ،همسری خوب و مهربون و دو دختر دارم خانواده شوهرم اونقد دخالت کردن که مجبور شدم شهر زندگیم رو تغییر بدم ولی همیشه باهاشون خوب رفتار کردم و هیچ وقت بی احترامی نکردم و هر کاری از دستم بربیاد براشون انجام میدم سه هفته پیش مادر شوهرم بردم برا عمل چشم مرکز استان که چهار ساعت با شهر ما فاصله داره،ساعت ۳ شب حرکت کردم و تا ۷ صبح رسیدم و تشکیل پرونده و ....عصر عمل شدن و ساعت ۱۲ شب برگشتیم شهر مادر شوهرم و یک هفته قبل خواهر شوهرم سزارین شد یک شبانه روز بیمارستان موندم و کلی کارای دیگه و همیشه در خدمتشون بودم حالا خودم کمر درد گرفتم و دیسک کمرم بیرون زده ولی خانواده شوهرم دریغ از یک پیام یا زنگ شوهرم زنگ زد هم به مادرش هم خواهراش و گفت همسرم کمر درد گرفته ولی ... با همچون خانواده شوهری چه باید کرد وقتی کار دارن زنگ میزنن ومیگن بیا و ... ولی وقتی ما کار داریم و ....اصلا انگار نه انگار 💕@Delbarongi 💕