📙داستان امام صادق عليه السلام در خصوص همدردى...
🔻در زمان امام صادق (عليه السلام) سالى در مدينه قطحى پيش آمد و اوضاع خيلى سخت شد؛ و مىدانيد در وقتى كه چنين اوضاعى پيش مىآيد مردم دستپاچه مىشوند و شروع مىكنند به آذوقه خريدن و ذخيره كردن و احتياطاً دو برابر احتياج ذخيره مىكنند.
🔻 امام صادق (عليه السلام) از پيشكارشان پرسيدند كه آيا ما ذخيرهاى در خانه داريم يا نه؟ گفت: بلى ما به اندازه يك سال ذخيره داريم. پيشكار شايد پيش خودش خيال كرد كه آقا مىخواهد دستور بدهد چون سال سختى است برو مقدارى ديگر هم ذخيره كن.
🔻 برخلاف انتظار او آقا دستور دادند هرچه گندم داريم همه را ببر بازار بفروش. گفت: مگر شما خبر نداريد كه اگر بفروشيم دومرتبه نمىتوانيم بخريم؟
فرمود: توده مردم چه مىكنند؟ عرض كرد: روزانه نان خودشان را از بازار مىخرند و در بازار جو و گندم را مخلوط مىكنند و از آن و يا از جو به تنهايى نان درست مىكنند. حضرت فرمود: گندمها را مىفروشى و از فردا براى ما از بازار نان مىخرى براى اينكه در شرايطى هستيم كه مردم ديگر ندارند و ما نمىتوانيم كارى كنيم كه مردم ديگر مثل ما نان گندم بخورند، زيرا شرايطشفراهم نيست، ولى براى ما مقدور است كه خودمان را در سطح آنها وارد كنيم و لااقل با آنها همدرد باشيم تا همسايه ما بگويد اگر من نان جو مىخورم امام جعفر صادق (عليه السلام) هم كه امكان مادىاش اجازه مىدهد نان گندم بخورد نان جو مىخورد.
حال چرا ما چنين زندگىاى را انتخاب مىكنيم؟ به خاطر همدردى.
📌 منبع: مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج 25، ص: 478 (کتاب احیای تفکر اسلامی)
https://eitaa.com/sharhe_hal