.
شب جمعه ... و تپش
شب جمعه .... و داغ
شب جمعه .... و دلتنگی
بدتر اینکه تمامِ خودت را چند روز پیش،
لابلای آغوشش جاگذاشته باشی و پابرهنه،
بی خودِ خودت برگشته باشی.
سالهاست نمیفهمم ؛
چرا شب جمعهها، اکسیژنِ زمین تمام میشود،
و فقط رو به آسمان کربلا،
درست همانوقت که با هقهق صدا میزنی؛
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
راهِ نفست باز میشود....
حسین جان؛
حالِ سربازت عجیب خراب است.
نگاهی آقا ....
#یاحبیبالباکین...