بر دجّال حرامست که وارد راههاى کوهستانى مدینه شود، از این رهگذر به وادیهاى نزدیک آن مى آید، در آنجا مردى از بهترین مردم به سوى او خارج مى شود و مى گوید: من گواهى میدهم که تو دجّال ( دروغگو ) هستى . دجّال مى گوید: ای مردم من اگر این مرد را بکشم و سپس زنده سازم،آیا در مورد این امر باز هم شکّ مى کنید؟! مردم مى گویند: نه . پس او را مى کشد وسپس زنده اش مى کند. هنگامى که او را زنده مى کند، او مى گوید : هرگز عقیده من نسبت به تو تغییر نکرده قبلاً هم در همین سطح ترا مى شناختم که الان مى شناسم.