* با توجه به وابستگی شدیدی که نسبت به حسین داشتید، چگونه رضایت شما را برای رفتن به جبهه جلب کرد؟ مادر شهید: آن زمانی که تصمیم گرفت به جبهه اعزام شود، این موضوع را با من در میان گذاشت، من گفتم: زمانی که امام‌حسین(ع) به کربلا رفت، بعضی‌ها بعد از شهادت ایشان گفتند: کاش می‌توانستیم با ایشان همراه باشیم، الان مثل زمان امام‌­حسین(ع) است و باید حسین راه امام­‌حسین(ع) را برود. حسین همیشه به من ‌می‌گفت: مامان من برم جبهه؟ بعد از پیگیری‌های حسین بهش گفتم: برو، نامه آورد و امضا زدم و رفت. * حسین چند بار به جبهه اعزام شد؟ در چه عملیات‌هایی شرکت کرد، آیا حسین در جبهه مجروح  شده بود؟ برادر شهید: حسین از سال 1360 تا 1363 در جبهه حضور داشت و در عملیات‌های والفجر1، مسلم‌ابن‌عقیل(ع)، خیبر و بدر شرکت کرد. او در عملیات‌ خیبر از ناحیه پهلو مجروح شد، همچنین در عملیات مسلم ابن‌عقیل(ع)، با موج خمپاره ضربه مغزی شد، و یک ماه بیهوش بود؛ حسین با توجه به عشقی که در وجود او بود، وقتی توانست سرپا بایستد دوباره به جبهه رفت. در اولین مجروحیت، یک ماه گم شد، بعد از یک ماه خانواده‌های مجروحین که پیش او رفته بودند، متوجه می‌شوند حسین نمی‌تواند صحبت کند، یک کاغذ برای او می‌آورند و حسین روی کاغذ می‌نویسد "پایگاه ابوذر"،  با پیگیری‌هایی که صورت گرفت شناسایی شد؛ او را به تهران منتقل کردند و یک ماه تمام مادر پرستار حسین بود. * آیا حسین می‌دانست که زندگی‌اش ختم به شهادت می‌شود؟ مادر شهید: آخرین جمعه‌ای که در تهران حضور داشت، نماز جمعه رفت، وقتی که برگشت، گفت: مامان، این آخرین نماز جمعه‌ای است که من شرکت می‌کنم؛ با خودم گفتم شاید چون آخرین نماز جمعه سال است، دارد این حرف را می‌زند، اما حسین حرف دلش را زد؛ حسین رفت و شهید شد، همانگونه که گفت، آخرین نماز جمعه‌ای بود که شرکت کرد. برادر شهید: اعزام حسین و داماد خانواده‌­ی ما به منطقه به این صورت بود: با اعزام حسین به منطقه، دامادمان به تهران برمی‌­گشت. ایشان تعریف کرد: قبل اعزام، حسین به او گفته است که 6 ساعت دیگر به شهادت می‌رسد، یعنی حسین، ساعت شهادتش را اعلام کرد و دقیقاً در همان ساعت هم شهید شد. * حسین در چه عملیاتی به شهادت رسید؟ برادر شهید: او در تاریخ 1363/12/22 در عملیات بدر به شهادت رسید، و خبر شهادت را 10 روز بعد به ما اعلام کردند. یکی از همرزم‌های حسین که در منطقه عملیاتی بدر با ایشان بود، تعریف کرد: بعد از شهادت، حسین را در کنار تپه‌­ای می­‌گذارند، پلاک و ساعت حسین را باز می­‌کنند و پتو روی او می­‌کشند تا در فرصتی مناسب او را به عقب برگردانند، اما با توجه به پاتک شدید دشمن، اوضاع منطقه جوری می­‌شود که رزمنده­‌ها توان برگرداندن شهدا را نداشتند و جنازه­‌ی حسین در آن منطقه باقی می‌­ماند. * پیکر شهید بعد از 35 سال چگونه شناسایی شد؟ برادر شهید: زمانی که خبر شهادت را به ما دادند، پیکر شهید مفقود شده بود؛ خیلی‌ها با حرف‌هایشان دل مادر را سوزاندند، مثلاً عده‌ای گفتند که حسین را سیل برده و... اما همرزمان شهید نقشه‌ای را که حسین در آنجا شهید شده بود  کشیدند و دقیقاً پیکر شهید در همان مکان شناسایی شد. چون حسین پلاک نداشت از طریق DNA شناسایی شد، و پس از 35 سال به این انتظار پایان داد. *خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، خبرگزاری تسنیم @dghjkb