(١) سؤال: مگر درست نیست که امام حسین (ع) از سرنوشت خودش و یارانش در واقعه عاشورا باخبر بوده است؟ پس چرا با وجود مطلع بودن، فرزندان و خانواده‌ی خود را به این سفر بردند؟ یا ایها الذین آمنوا لاتلقوا اید یکم الی التهلکه‌ پاسخ: آیه‌ی ذکر شده، آیه 195 سوره مبارکه بقره است که خداوند می‌فرماید: «وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ۛ وَأَحْسِنُوا ۛ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛ و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکی کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست می‌دارد. اولا؛ طبق تفاسیر آیه مربوطه در خصوص ترک انفاق و یا زیاده روی در آن است که هم افراط و هم تفریط منجر به هلاکت فرد و به تبع هلاکت جامعه اسلامی می‌شود «چنانكه اگر ميانه‌روى در انفاق مراعات نشود و انسان هرچه را دارد به ديگران ببخشد، به دست خويش، خود و خانواده‌اش را به هلاكت كشانده است.» (١) پس موضوعیتی در بحث وارده ندارد. ثانیا؛ همراه بودن خانواده اباعبدالله (علیه‌السلام) نشانه همدلی آن‌ها با ایشان است که خود این مطلب می تواند گواه بر اهمیت قیام حضرت باشد، مضافا این که حضرت بارها در طول سفر اعلام کردند که اگر کسی می‌خواهد می‌تواند برگردد، این یعنی ایشان به نوعی قصد داشتند در همدلی و همراهیِ یاران با او حجت را تمام کنند. ثالثا؛ به همراه بردن خانواده به چنین معرکه ای یک سند مظلومیت است که ایشان با توجه به ظلم‌هایی که حین و بعد از واقعه عاشورا به خانواده ایشان شد این سند را برای تاریخ ماندگار کردند. رابعا؛ لازم بود که ماهیت نهضت سیدالشهدا به خوبی مطرح شود تا تاریخ بتواند با ادله محکم از قیام حضرت دفاع کند. این کار باید توسط زینب کبری و امام زین‌العابدین(علیهماالسلام) که بیمار بودند صورت می‌گرفت تا وجدان انسان‌های آزاده بیدار شود و اگر خطبه خوانی این دو بزرگوار نبود از کربلا جز نامی در تاریخ آن هم به نفع دستگاه یزید باقی نمی‌ماند! خامسا؛ چه بسا اگر امام حسین(علیه‌السلام) تنها با سپاه خود به کربلا می رفت عنوان یاغی و خارجی را بر ایشان می دادند و حجتی هم در دفاع از ماهیت قیام خود نداشتند! سادسا؛ یک سری زیبایی‌های خاص در خانواده‌داری و عاطفه و مهرورزی اباعبدالله با خانواده خود در ماجرای عاشورا و در طول سفر از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا اتفاق افتاد که اگر این همراهی نبود، تابلویی هم برای نمایش چنین زیبایی هایی وجود نداشت. ...................................... ١. تفسیر نور، ج١، صفحه ٣٠٧.