دلایل اصلحیت آیتالله رئیسی
١. آیت الله رئیسی معتمد دلسوزان و بزرگان نظام است. شواهدی که این مدعا را ثابت میکند عبارتند از:
الف) انتصاب وی در پستهای مدیریتی مهم و کلان کشور از جانب مقام معظم رهبری.
ب) حمایت دیگر نامزدهای انقلابی ریاست جمهوری مانند آقایان جلیلی، محمد و قالیباف از ایشان. به عنوان مثال میتوان به کنار کشیدن آقای جلیلی در سال ۹۶ به نفع ایشان و سفرهای تبلیغی وی و ارائه برنامهی اجرایی خود اشاره کرد. چنانچه آقای قالیباف در سال 96 به نفع آیتالله رئیسی انصراف داد و آقای محمد بارها به انصراف خود و حمایت از آیتالله رئیسی در صورت ورود ایشان به صحنه اشاره کرده است.
علاوه براین نمونههای بسیاری از سوی مردم و تشکل هاینخبگانی در راستای حمایت از آقای رئیسی به چشم میخورد.
٢. عملکرد قابل دفاع و ممتاز ایشان در آستان قدس و قوه قضائیه که مصداق بارزی برای یک مدیریت تحول آمیز و جهادی است. ایشان در قوه قضائیه غیر از تغییر ساختار و اصلاح وظایف ذاتی قوه، در حیطهی امر نظارت و کاهش فساد، بسیاری از کارخانه ها را که با ناکارامدی برخی مدیران تعطیل شده بود، به چرخهی تولید بازگردانده و حقوق مغفول کارگران را استیفاء نموده و در زمینهی تولید و اشتغال قدمهای مهمی برداشتند.
٣. در کمال احترام به دیگر نامزدهای ریاستجمهوری سابقه فعالیت و مدیریت ایشان قابل قیاس با سایر نامزدهای موجود نیست. به نظر میرسد نمیتوان مسئولیتهای مهم و کلانی مانند معاونت قوه قضائیه، مدیریت آستان قدس و ریاست قوه را با داشتن سمت در شهرداری، استانداری، فرماندهی نظامی یا حتی وزارت و وکالت در یک سطح دانست.
٤. توان همگرایی بالای ایشان از نقاط قوت آیتالله رئیسی نیز به حساب میآید. ایشان بعد از سال ۹۶ تبدیل به چهرهای فراجناحی شد چنانچه در همان انتخابات وحدتی کمنظیر را میان جناحهای مختلف سیاسی پدید آورده که در غیر این موضع اتحاد آنها به سختی قابل تصور مینمود.
برای درک بهتر ضرورت وجود ویژگی توان همگرایی در نامزد ریاست جمهوری باید دانست در شرایط فعلی کشور که درگیریهای سیاسی قطعا منجر به هزینههای گزاف میشود، عدم وجود نامزدی با توان ایجاد وحدت و همگرایی، فضای رسانهای را مسموم نموده و نه تنها رقابت صحیح میان دو جناح مطرح سیاسی را به خصومت تبدیل مینماید بلکه درگیریهای درون جناحی را افزایش داده و دستمایه اختلاف میان طرفداران آقایان قالیباف و محمد و جلیلی میشود. چنانچه هم اکنون این شکل از درگیری میان برخی طرفداران نیز قابل رصد است. لذا بیش از هر زمان دیگری نیازمند ورود فردی همانند آیتالله رئیسی به منظور همگرایی مثبت و رفع تنش در میان طرفداران و دلدادگان انقلاب هستیم.
٥. نیاز به تغییر بنیادین در مدیریت و حاکمیت کشور، مطالبهی رویکار آمدن دولتی مقتدردر مبارزهی با فساد، کارآمد و وحدتآفرین دارد که فارغ از جناحبازیها و قبیلهگراییهای رایج میان اصولگرایان و اصلاحطلبان به فکر خدمت باشد و در وضعیت فعلی هر شخصی غیر از ایشان توان حل اختلافات میان جناحی و درون جناحی را ندارد. به عنوان مثال در صورت ریاستجمهوری آقای رئیسی، افرادی چون آقایان جلیلی و محمد توان اجرایی خود را در اختیار کابینهی احتمالی ایشان قرار خواهند داد و این خود نشانهای برای توان ایجاد همگرایی در ایشان است.
٦. همچنین به سبب شخصیت فراجناحی، کارآمد، مقبول، مجرب و متقی ایشان، سایر نهادها و قوههای کشور در امر تعامل با ایشان مانعی نداشته و در نتیجه میتوان امیدوار بود که از درگیری میان قوا دور خواهیم شد؛ درگیریهایی که به گواه تجربه بیشتری صدمه را به مردم زده است