🔷چند خاطره کوتاه از شهید شهبازی 🌹🍃خواهرش بعد از گذشت سالها از شهادتش نقل میکرد: روزی پیراهن نو سفیدی پوشیده بود، گفتم شمس الله چقدر این پیراهن بهت میاد ، خیلی قشنگه ! با شنیدن این جمله، فورا پیراهن را از تن درآورد و گفت اگر این لباس اینطور است که می گویی دیگر نمی پوشمش و دیگر نپوشید! 🌺🍃قبل از یکی از عملیات ها، دوستانش می بینند چیزی را زیر خاکهای منطقه قایم کرد، سوال می کنند و متوجه می شوند که عکس پسر دو ساله اش است. می گوید: اگر زمانی اسیر شدم، نمی خواهم این عکس دست دشمن بیفتد و از او سو استفاده کند. 🌷🍃شهید شمس الله شهبازی بسیجی بود و عاشق شهادت آرپی‌جی زن ماهری بود. همسرش می گفت: ازش پرسیدم ،تو با این کمردرد چگونه آرپی‌جی میزنی؟ و او پاسخ داد: چون برای خداست اصلا کمر دردی احساس نمی کنم و سرانجام ره صد ساله را یک شبه رفت و در کربلای شلمچه به آرزویش رسید. یاد شهدا با ذکر صلوات🕊🌷 ─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─ 🌷مرور خاطرات و فداکاریهای شهدا👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab