روايت شده كه حماد بن عثمان در شب بيست ويكم بر امام صادق (عليه السّلام) وارد شد ، حضرت پرسيد: غسل كرده اي؟ عرض كرد: آري ، فدايت شوم ، پس حضرت حصيري خواست و حمّاد را به نزديك خود طلبيد، و مشغول نماز شد، و پيوسته نماز خواند، و حمّاد هم در كنار حضرت نماز مي خواند ، تا از نمازهاي خود فارغ شدند ، آنگاه امام صادق (عليه السّلام)دعا كرد و حمّاد آمين گفت ، تا سپيده دميد ، سپس آن حضرت اذان و اقامه گفت و بعضي از خدمتكاران خود را خواست، و جلو ايستاد و نماز صبح خواند ، درركعت اول پس از سوره <حمد> سوره <قدر> و در ركعت دوم بعد از سوره <حمد> سوره <توحيد> را قرائت كرد ،و بعد از نماز مشغول تسبيح و تحميد و تقديس و ثناي حق و صلوات بر پيامبر و دعا براي مردان و زنان مؤمن و مسلمان شد ، سپس سر به سجده گذاشت، و به اندازه يك ساعت به جز صداي تنفس صدايي از آن حضرت شنيده نشد ، پس از آن اين دعا را خواند: <لاإلَهَ اِلاّ اَنتَ ، مُقَلِّبَ القُلوبِ وَالاَبصارِ> تا آخر دعا كه در كتاب <اقبال> آمده است. شيخ كليني روايت كرده كه امام باقر (عليه السّلام) در شبهاي بيست ويكم و بيست وسوم تا نيمه شب دعا مي خواند ، و پس از آن شروع به ....