أین عمار؛ أین ذوشهادتین.
رفقا باید زودتر بپذیریم که این روزها کسی نیست که جمع و جورمان کند و دلداری بدهد و نازمان را بکشد. یعنی اصلا فرصتش نیست. راستش این بار مثل دفعات قبل نیست. که با چند استوری و عکس و نهایتا تجمعهای مقطعی و کوچک شبانه بتوان از بحران عبور کرد. اینبار بحران نیامده که عبور کند؛ آمده که بماند؛ تا وقتی که یکی از طرفین دچار «مرگ» شود و دیگری «زندگی» را ادامه دهد. پس نمیشود و نباید که سطح کنشگری ما در سطح حوادث سابق باشد. نمیشود که مثل دیروز اقدام کرد. نمیشود که واکنش در سطح حزنقلبی گروه اندکی از مومنین و حزباللهیها باقی بماند. باید کلونیها و جزایر محصور مذهبی را شکست و متن جامعه را مدیریت کرد. باید تمام فضای جامعه را متاثر کرد. تمام لایههای مردمی جامعه را درگیر کرد. فضای کلی جامعه باید قانع شود که درست در وسط جنگ ایستاده و بر کرانه امن و آرام جهان ننشسته. امروز تهران، سوای از ضاحیه نیست. همه درگیر نبردیم. پس همه باید این را باور کنیم و آرایش مناسب بگیریم. بدون پشتوانه مردمی مستحکم و مطالبه ملی سیلآسا، پاسخ و تقابل حاکمیت و نیروهای مسلح به صهیونیسم هم سختتر و بلکه ناممکن است.
با امر شرعی اخیر حضرت رهبر هم که تکلیف نبرد را بر عهده تمام مرد و زنهای مسلمان نهادند، حجت تمام شده. هرکه هر ایده و توانی دارد باید وسط بگذارد. از مشکیپوشیدن در ایام عزای عمومی تا توزیع گسترده تصاویر سید. از شابلون رنگکردن روی دیوارهای شهر و ماشینها تا طراحی و اجرای بردهای زیبای دانشگاهها و نشریهها و بروشورهای دانشجویی. از ارتباط گرفتن با دانشجوهای سراسر منطقه و جهان و اقدامات هماهنگ، تا مطالبه پیامکی گسترده از نمایندگان مجلس. مراسمهای عزا، هیئتهای خانگی، گفتگوهای جمعی، استدلال و اقناع فکری، تولید محتوای متنی و تصویری. ورود به تایملاین جهان اسلام و غرب. هرچه که میتوانیم و در توان داریم را باید به میدان بیاوریم. والله کوتاهیهای امروز، منجر به پشیمانیهای بزرگ فردا خواهد شد. دست روی زانو بگذاریم و شروع کنیم. بإذن الله و بإذن امیرالمؤمنین.
«مهدی مولایی»