🌴خاطرات کربلا🌴 📍قسمت سیزدهم (مسلم در کوفه) ☘نامه مسلم به امام حسین عليه السلام براى آمدن به كوفه‏ 📗تاريخ الطبرى - به نقل از محمّد بن قيس - : مسلم بن عقيل بيست و هفت روز پيش از آن كه كشته شود. براى حسين عليه السلام نوشته بود : «امّا بعد. راه‏نما به كسان خود دروغ نمى‏ گويد. جماعت مردم كوفه با شمايند. هنگامى كه نامه مرا خواندى، حركت كن. درود بر تو باد!». 📚تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۹۵ 📕تاريخ الطبرى - به نقل از جعفر بن حذيفه طايى - : مسلم بن عقيل - وقتى به خانه هانى بن عروه نقل مكان كرد و هجده هزار نفر با او بيعت كردند - نامه‏ اى را به همراه عابس بن ابى شَبيبِ شاكرى براى حسين عليه السلام فرستاد: «امّا بعد، به راستى كه رائد به بستگانش دروغ نمى ‏گويد. 💫عبارت «إنّ الرائدَ لا يَكذِبُ أهلَه» يك ضرب ‏المثل است و در مورد كسى به كار مى ‏رود كه وقتى سخن مى ‏گويد. دروغ نمى‏ گويد. «رائد» به كسى مى‏ گويند كه اهل قبيله، او را به جستجوى آب و چراگاه مى ‏فرستند (📚لسان العرب: ج ۳ ص ۱۸۷ مادّه «رود»)  از كوفيان هجده هزار نفر با من بيعت كرده ‏اند. چون نامه‏ ام به شما رسيد، در آمدن شتاب كنيد. حقيقتاً تمام مردم با شمايند. آنان نسبت به خاندان معاويه هيچ گونه ميل و نظرى ندارند. والسلام!». 📚تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۵ مثير الأحزان : ص ۳۲ 📙الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : مسلم به حسين بن على عليه السلام چنين نوشت: «من وارد كوفه شدم و تا زمان نوشتن نامه هجده هزار نفر بيعت كرده ‏اند. در آمدن شتاب كنيد كه براى آمدن هيچ مانعى نيست». 📚الطبقات الكبرى / الطبقة الخامسة من الصحابة : ج ۱ ص ۴۵۸ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯