🌴خاطرات کربلا🌴 📍قسمت سی و سوم (مسلم در کوفه) ☘فرستاده شدن سرهاى مسلم و هانى براى يزيد، به وسيله ابن زياد 📗الفتوح : عبيد اللَّه بن زياد، دستور داد مسلم بن عقيل و هانى بن عروه - كه خداوند آن دو را رحمت كند - را وارونه به دار كشند و تصميم گرفت سرهاى آنان را نزد يزيد بن معاويه بفرستد... سپس نامه ‏اى اين‏ چنين براى يزيد بن معاويه نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان به بنده خدا يزيد بن معاويه، امير مؤمنان، از عبيد اللَّه بن زياد ستايش خدايى را كه حقّ امير مؤمنان را ستانْد و او را از شرّ دشمنش رها كرد! به امير مؤمنان - كه خداوند او را تأييد كند - خبر مى ‏دهم كه مسلم بن عقيل، آن بر هم زننده وحدت، وارد كوفه شد و در خانه هانى بن عروه مَذحِجى فرود آمد. من بر آن دو، جاسوسانى را گماردم، تا اين كه آنان را از خانه بيرون آوردم و پس از نبرد و درگيرى خداوند مرا بر آنان مسلّط ساخت. گردن آنها را زدم و سرهايشان را به همراه هانى بن ابى حيّه وادعى و زبير بن اَروَح تميمى براى شما فرستادم. اين دو گوش به فرمان و ملتزم به سنّت و جماعت [مسلمانان‏] اند و امير مؤمنان هر چه مى ‏خواهد، از آنان بپرسد؛ آن دو اهل خرد و فهم و صداقت اند». وقتى نامه و دو سر به يزيد بن معاويه رسيد، نامه را خواند و دستور داد سرها بر دروازه شهر دمشق، نصب گردند. 📚الفتوح : ج ۵ ص ۶۱ مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى : ج ۱ ص ۲۱۵ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯