اينکه مي گويندهم دنيا وهم آخرت تجلي خداست يعني چه؟
🎯جهان هستي که مشهود ما است متکثر و پراکنده مينمايد. انديشمندان در پي پاسخ به اين پرسش هستند که آيا جهان سراسر کثرت است يا داراي وحدت نيز هست؟ اگر وحدت دارد رابطه کثرت و وحدت چگونه است؟ عارفان و اهل معرفت در پاسخ به اين سؤال مسئله وحدت وجود و ظهور و تجلّي را مطرح کردند.
🎯مسئله وحدت وجود، و اينکه همهي عالم مظهر و تجلّي خداوند است، از بنيانىترين معانى در عرفان است. اهل عرفان سه منبع معرفتي مستقل، يعني شهود، عقل و شريعت را مؤيد اين نظريه ميدانند.
🎯اما در پاسخ به آنچه در اين سؤال آمده، بايد در نظر داشت که مقصود اهل عرفان از وحدت وجود و مظهر بودن همه عالم براي خداوند، اين نيست که مجموعه جهان هستي خدا است؛ زيرا مجموع، وجود و وحدت حقيقي ندارد. همچنين مقصود اتحاد خداوند با موجودات نيست؛ چون اتحاد -به اين معنا که دو چيز بدون از دست دادن شيئيت و دوئيت خود تبديل به يک چيز گردند- محال است؛
🎯چنانکه مراد اين نيست که ذات خداوند حقيقت خود را از دست بدهد و به صورت مخلوقات و موجودات عالم هستي درآيد؛ زيرا معناي ظهور و تجلي، تبديل يا تجزيه ذات نيست که ذات خداوند هنگام خلق موجودات تبديل به مخلوق گردد، به صورت مخلوقات تجزيه شود؛
🎯 و در نتيجه خدا مخلوق گردد و مخلوق نيز خدا گردد. بلکه مقصود اين است که وجود خداوند جدا و برکنار از موجودات نيست؛ زيرا موجود جدا و بر کنار از موجودات ديگر نميتواند علت وجودي تام آنها باشد و نميتواند به تصرف تکويني در امور آنها دخالت کند.
🎯بهترين نمونه و مثال براي تبيين اين حقيقت؛ نفس و روح انسان است.
🎯رابطه نفس انسان با مخلوقات و مصنوعات انساني يعني تصورات ذهني، همين رابطه ظهور و تجلي است که تصورات ذهني انسان همان تجليات روح انسان هستند و موجوداتي جداي از روح و نفس انسان نيستند؛ ولي در عين حال اين بدان معنا نيست که انسان هنگام خلق تصورات، ذات و هويت خود را از دست داده و تبديل يا تجزيه شده و به شکل تصورات ذهني در آمده است؛ يا تصورات انسان، انسان شدهاند.
🍃🌹
@dobare_zendegi 🌹🍃