آی‌جوونایی‌که‌امشب‌گرۀدلتون‌بازنشد، زودنیت‌کنیدبگیدماامشب‌میریم‌دستُ‌پای باباهامونُ‌می‌بوسیم،بزاربابات‌تعجب‌کنـه بگه‌چرااینجوری‌میکنی‌بگواخه‌رفتم‌فهمیدم اقام‌علی‌اکبردوست‌داره‌بچه‌نوکرباباش‌باشه منم‌میخوام‌نوکرت‌باشم،بگواگه‌بابامن‌باهات بلندحرف‌زدم‌غلط‌کردم؛