#زندگی_نامه_بیل_گیتس
🔶قسمت اول
گیتس در کودکی بیشتر وقت خود را در کنار مادربزرگ خود گذراند و از او تأثیر بسیار گرفت. از اول زندگیاش، جاهطلبی و بلندپروازی و حس رقابت از او میبارید؛ همان عواملی که نیاکانش را به بالاترین مدارج حرفهای شان رسانده بود. در دبستان به سرعت از همسن و سالانش در تمام دروس به ویژه ریاضیات و علوم جلو افتاد. والدینش که این وضعیت را دیدند او را در یک مدرسه معروف به نام لیکساید ثبت نام کردند. در همین جا بود که هسته اولیه مایکروسافت شکل گرفت. قضیه از آن جا شروع شد که در بهار ۱۹۶۸ مدرسه تصمیم گرفت که دانش آموزان را با پدیدهای جدید که تازه داشت در دنیا شکل میگرفت، یعنی رایانه، آشنا کند. رایانهها هنوز بزرگتر و گرانتر از آن بودند که مدرسه بتواند یکی از آنها را بخرد. برای همین مدرسه یک صندوق گذاشت و گفت که برای اجاره یک سال رایانه DECPDP -۱۰ ساخت جنرالالکتریک، کمک کنید. پول زیادی بیشتر از هزینه اجاره یک سال جمع شد. اما مدرسه، جذابیت این غول الکترونیکی را برای بچهها دست کم گرفته بود.
این بچهها، بیل گیتس، پل آلن که دو سال از گیتس بزرگتر بود و چند تای دیگر از رفقا بودند که همه الان برنامهنویسان ارشد مایکروسافت هستند. آنها روز و شبشان را توی اتاق رایانه مدرسه میگذراندند. خیلی نگذشت که معلمان از دست آنها شاکی شدند. آنها نه درس میخواندند و نه مشق مینوشتند. بدتر از همه این که تمام زمان اجاره رایانه را تنها در عرض چند هفته تمام کردند. در پاییز ۱۹۶۸ شرکت مرکز رایانه (Computer Center ) دفتری در سیاتل باز کرد. بچه یکی از کارمندان ارشد این شرکت در مدرسه لیک ساید درس میخواند. برای همین، این شرکت، رایانهای را با زمان محدود در اختیار این مدرسه قرار داد. گیتس و بقیه بچهها به سرعت سراغ این رایانه رفتند. هکرهای جوان چند بار دزدکی وارد سیستم شدند و نرم افزارهای امنیتی آن را خراب کردند. بدتر از همه این که فایلهایی را که زمان استفاده آنها از رایانه در آن ثبت شده بود، دستکاری میکردند. اما گند قضیه درآمد و شرکت هم آنها را از استفاده از رایانه محروم کرد.
زندگی 70انسان موفق
📲
@doctorshahinfarhang 👈
📲
@doctorshahinfarhang 👈
📲
@doctorshahinfarhang 👈