📚📚 🌼 🌼 از طرف دانشگاه امام حسین(ع) یک اردو داشتیم به شهر اهواز . درست تو فصل خرماپزون و گرمِ تابستون هوا به شدت گرم بود 😫 همه بچه‌ها خیس عرق بودند 😖 ما چون میدونستیم هوا خیلی گرمِ، با خودمون وسایل شربت برده بودیم 🍹 برای این که بچه‌ها توی اون هوا گرما زده نشن ، گفت شربت درست کنیم 🍶 شکر و آب و آبلیمو و خاک شیر رو ریختیم تو کلمن ، اما چیزی نبود که باهاش هم بزنیم 🤔 . روح‌الله یک نگاهی به چپ و راست کرد و آستین لباسش رو زد بالا ، با این که خودمون هم خیس عرق بودیم ، دستش رو تا آرنج کرد تو کلمن و شربت رو هم زد 😅😂 بچه‌ها هم که از همه جا بی‌خبر بودند، تمام شربت‌ها رو خوردند😎😎 با این حال ولی خیلی به همه مون چسبید 😜 💌به نقل از : یکی از دوستان شهید💌 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج •┈••✾🍃🌹🍂🌹🍃✾••┈• ┏━••••━━💎━━••••━┓   💐  @dokhtaranchadorii 💐   ‌   ┗━••••━━💎━━••••━┛