قمهزنی در سیاست
✍️ رضا قاسمیان
پرده اول
روزگاری بود که در ۵۰ نقطه شهر ما، صدها و هزاران نفر در تاسوعا و عاشورا جمع میشدند و بر مهمترین قسمت وجودشان یعنی سر و مغز خود چنان شمشیر میزدند که صدای برخورد شمشیر و فواره خون بر بالای سر، لرزه بر اندام اطرافیان میانداخت.
جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که شمشیر یزید را از دست یاران امام حسین.ع بگیرد تا سالم بمانند و نابود نشوند. و آنگاه امام حسین.ع را نیز از دست این ضربات خونین یارانش، نجات دهد.
پس اگر عقل و بصیرت نباشد امام حسین.ع یکبار به دست یزیدیان شهید میشود و یکبار دیگر به دست یاران و دوستدارانش.
پرده دوم
هفته قبل پیامکهایی از منابع رسید که ۱۷ نفر در یک استان، ۲۵ نفر و ۳۵ نفر در استانهای دیگر، در مقابل استانداری تجمع نمودهاند و خواستار اعدام ظریف هستند.
این عزیزان(که دست و پایشان را بخاطر دغدغهشان میبوسیم)، در زبانشان شعار علیه ظریف میدادند اما حرفهای دیگری را هم فریاد میزدند بدون آنکه حتی یک کلمه از آن را بشنوند و متوجه بشوند، از جمله:
۱- فریاد میزدند که بدون مجوز هم میتوان در کشور تجمع نمود و ما داریم برای مخالفان نظام هم چنین حقی را ایجاد میکنیم.
۲- فریاد میزدند که بیایید تصمیمگیریهای خرد و کلان کشور را خیابانی بکنیم.
۳- فریاد میزدند که جمهوری اسلامی، قوه قضائیه ندارد و حکم اعدام باید در خیابانها صادر شود. امیدواریم صدای ما را رهبر انقلاب هم بشنود و اژهای را هم کنار بگذارد.
۴- فریاد میزدند که ما طرفداران نظام آمدهایم که قلّت خود را به نمایش بگذاریم و مقداری تمسخر بخریم و به جبهه مقابل هم تفهیم کنیم که شما در اکثریت هستید.
۵- فریاد میزدند که مجلس انقلابی همیشه در خواب است و فقط ما بیداریم لذا هیچ وقت به کاندیدای انقلابی رأی ندهید.
۶- و حرفهای دیگری که قابل بیان نیست.
پرده آخر
آن موقع آنهایی که در تاسوعا و عاشورا قمهزنی میکردند، با عصبانیت، فریاد میزدند که جمهوری اسلامی طرفدار یزید شده است. امروز هم آنهایی که قمهزنی سیاسی میکنند فریاد میزنند که تحلیلگران سیاسی و عقلای انقلابی، طرفدار ظریف شدهاند.
دست و پای هر دو گروه را میبوسیم اما خواهش میکنیم که مقداری حوصله بکنید و به تبعات قمهزنی نیز فکر بکنید.