من تو خانواده فقیری بزرگ شدم .فقیر و پر جمعیت.هر وقت مشکلی پیش میاومد مثلا بیماری یکی از اعضای خانواده ،یا زلزله که در شهر من زیاد بود و حتی یک مرتبه داداش کوچکم انباری خونه رو اتیش زدوخسارت هنگفتی به خانواده وارد شد.وهر مشکل وحادثه دیگه من فقط به چهره بابام نگها میکردم...وقتی میدیدم بابا ارام و خندانه ته دلم قرص میشد که هیچ مشکلی نیست درست میشه.و درست هم میشد و الان من تو این اغتشاشات و این اشوبها نگاهم به چهره حضرت اقاست که پدر معنوی همه ما هستن .وقتی با اون صلابت میفرمایند اروم باشین...فقط خود خدا میدونه دیگه دلیلی نداره که نگران باشم و به حضرت اعتماد کامل دارم